«مونس نظری»
همشهرکیان عزیز
در نهایت ناباوری به آگاهی می رسانیم جناب آقای مهندس رحمان گلزار شبستری پس از طی یک دوره بیماری درگذشتند. مایلیم از عمق وجود از سوی اعضا، داوران و بازرسان محترم هیئت مدیره مرکزی شهرک اکباتان این ضایعه غیرقابل جبران را به خانواده بزرگوار ایشان و همشهرکیان و کارکنان عزیز شرکت نوسازی و عمران اکباتان تسلیت گفته و آرزوی شکیبایی فراوان برای بازماندگان آن عزیز سفرکرده را تقدیم حضور داشته باشیم.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
هیئت مدیره مرکزی شهرک اکباتان
پیامی که دیشب شاید برای تمام گروههای واتسآپ در تمام بلوکهای شهرک اکباتان ارسال گردید... (بگذریم که شعر پایانیاش محلی از اعراب ندارد و حتی در داغ عزاداری نیز خنده تمسخرآلودی به لب میآورد.) و البته که دلیل مرگ نیز کهولت سن بوده و نه بیماری... بالاخره نود و اندی سال از زندگی پرخیر و برکتش گذشته بود.
نتیجه اینکه در مجموع پیامی که ارسال شده پیام بیمحتوایی است و هدف صرفاً عقب نماندن از اخبار بوده و گریز از انتقادات احتمالی.
خبر تازگی نداشت و اما در عین حال برای کسی که تقریباً تمام عمرش را در این مجتمع گذرانده بود، گزندگیاش تا مدتها باقی خواهد ماند. هر زمان که از زیر بلوکها رد میشود و هر وقت که وزش باد را لابهلای موهایش حس میکند، شکرگزار نبوغ ذهنی خواهد ماند که در سالهای احداث این مجتمع بلندمرتبه (که ابتدا قرار بوده تمهیدات آن به فرض استقرار کارخانجات حومه شهری در کنارش اندیشیده شوند) دست اندر کار بوده... مهندس رحمان گلزار شبستری.
اینجا قرار نیست از مهندس رحمان گلزار مرحوم بنویسم. چون به شخصه افتخار این را نداشتم که حتی یک بار ایشان را از نزدیک ببینم. کوچکترین کاری که از دستم برمیآمد بازگویی مجدد برخی ویژگیهای شهرکی بوده است که تا ابد به نام ایشان شناخته خواهد شد.
آنچه در ادامه آمده است بخشهایی است از پایاننامه کارشناسی ارشد بنده حقیر که نسخه اصلیاش را شاید بشود هنوز در آرشیو دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس پیدا کرد.
شهرک اکباتان از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرکهای خاورمیانه است که در غرب تهران در ناحیه ۶ منطقه ۵ قرار گرفتهاست. عملکرد این ناحیه که علاوه بر شهرک اکباتان، کوی بیمه، شهرک فکوری و آپادانا را شامل میشود، غالبا سکونتی است. این شهرک به عنوان یکی از نخستین تجربیات نظام شهرسازی ایران در زمینه بلندمرتبهسازی محسوب میشود و به واسطه قرارگیری در یکی از مبادی ورودی تهران، نه تنها در سطح منطقه بلکه در سطح شهر نیز واجد جایگاه و اهمیت خاصی است.
این شهرک از سمت شرق به کوی بیمه و شهرک آپادانا، از شمال به اتوبان تهران-کرج و محله فردوس، از غرب به صنایع هواپیماسازی و از جنوب به جاده مخصوص تهران-کرج و فرودگاه محدود میباشد.
شروع عملیات ساختمانی شهرک اکباتان توسط شرکت عمران و نوسازی تهران در سال ۱۳۵۳ آغاز شد و اولین بلوکهای فاز یک (A۱وC۲) در سال ۱۳۵۶ افتتاح و بقیه بلوکهای شهرک نیز بعد از انقلاب به تدریج واگذار شدهاند.
با وجود گذشت حدود چهل، چهلوپنج سالی از بهرهبرداری اولین بلوک اکباتان، هنوز این مجموعه در ایران بینظیر و در خاورمیانه هم تقریبأ کمنظیر است... شهرکی که عمر مفیدش را حدوداً سیصد سال برآورد کردهاند.
هیئت مدیره مرکزی شهرک اکباتان در سال ۱۳۶۳ تأسیس شد و از همان زمان تا کنون به منظور هماهنگی و پیگیری مسائل و مشکلات شهرک با شرکت سازنده، وزارت مسکن و شهرسازی و سایر ارگانهای دولتی طبق اساسنامه مصوب مشغول انجام وظیفه میباشد.
تاریخچه و زمینه های شکل گیری شهرک
مجتمع های مسکونی شهرک اکباتان از جمله ساختمانهای بلندمرتبهای هستند که در سالهای اولیه دهه ۵۰ با توجه به افزایش قیمت جهانی نفت و تزریق دلارهای نفتی به پیکره اقتصادی کشور و به تبع آنها رونق اقتصادی کشور، در ۲ کیلومتری غرب میدان آزادی و در محدودهای مابین جاده مخصوص کرج و بزرگراه تهران-کرج و در زمینی به مساحت بالغ بر ۲۴۰ هکتار، ساخته شدند. طراحی مجموعه شهرک بر عهده «جردن گروزن» آمریکایی و ساخت آن بر عهده شرکت آمریکایی استارت بوده است. طرح ساخت این شهرک در ابتدا بسیار وسیع بود، و به طور نمونه شامل ساخت دریاچه مصنوعی و بزرگترین مجموعه فرهنگی ایران و غیره میشده است. مقاومت در مقابل زلزله تا ۹ ریشتر ، فضای سبز وسیع، نورگیری کافی و شوتینگ و رایزرهایی اختصاصی و پلههای مخصوص فرار و بعضی دیگر از استانداردهای آمریکایی، اکباتان را از بقیه ساختوسازهای زمان خود متمایز گرداند. بعد از انقلاب تغییراتی در مجموعههای رفاهی اقتصادی آن انجام گرفت و یا متوقف شد. اما در حال حاضر و پس از چهل و اندی سال، بسیاری از این طرحها که مهمترینش مجتمع تجاری هایپرمی بوده است، مدتهاست کار تأسیسشان به آخر رسیده و در حال ارائه خدمتاند.
ساختار جمعیتی شهرک
الگوی جمعیتپذیری شهرک اکباتان تابعی از دوره های زمانی احداث و توسعه آن است. از آنجا که هدف اصلی مدّنظر از ایجاد شهرک، شکل گیری یک بستر سکونتی مدرن جهت اسکان طبقه متوسط ساکن در شهر تهران بود، جهت برآوردن این هدف، عمده بلوکهای فاز ۱ و ۳ که ساخت آنها در دوره حکومت پهلوی انجام شد، به قشر خاصی از کارمندان دولت، به ویژه اساتادان دانشگاه، کارمندان درباری و قشر خاصی از فرهنگیان به عنوان شاکله اصلی بورژوازی مدرن در ایران به صورت اقساط و نیز یارانه ای و با قیمت پایین واگذار گردید. بخش اعظم ساکنان فازهای ۱ و ۳ را پزشکان، مقامات نظامی، مهندسان، هنرمندان و کارمندان دولت تشکیل میدهند. وقوع تحولات سیاسی عظیم نظیر انقلاب اسلامی و جنگ، موجب پدید آمدن وقفه در برنامه توسعه شهرک شد. به طوری که عمده بلوک های فاز ۲ پس از فروکش کردن جوّ ملتهب دهه ۶۰ و با ورود کشور به عرصه سازندگی که با تمرکز فعالیتهای تجاری و صنعتی در شهر تهران همراه بود، ساخته شد و تحویل طبقه متوسط کارمند و نظامی گردید. نسبت مالک به مستاجر در این فاز بالاتر از فازهای ۱ و ۳ است. علت این امر را میتوان در مهاجرت درون شهری به مناطق شمالی تهران، تحویل منازل بدون سند و فروش یا اجاره واحدهای واگذار شده دانست. در این فاز تراکم جمعیتی و تراکم خالص مسکونی بیش از ۲ فاز دیگر است.
شبکه ارتباطی شهرک
شبکه ارتباطی شهرک اکباتان شامل یک شبکه ارتباط و دسترسی است که از درون شهرک میگذرد و نقاط مختلف آن را به هم اتصال میدهد. این شبکه شامل خیابانهای اصلی با عرض ۴۰ متر است که از شمال به جنوب کشیده شدهاند و خیابانهایی که به طور عمود آنها را قطع کرده و حدفاصل فازهای ۱ و ۲ و ارتباط آنها با فاز ۳ میباشند.
دسته دوم شامل شبکههای ارتباطی و مواصلاتی درون شهرک با خارج از آن میشود. این شبکههای جمعکننده که تمامی شهرک را در برگرفته و نهایتاً به بزرگراه تهران-کرج از یکسو و جاده مخصوص کرج از سوی دیگر منتهی میشود.
عرض مسیرهای فرعی شهرک که نهایتا به ورودی پارکینگهای زیرزمینی بلوکها منتهی میشوند، در حدود ۱۰-۱۵ متر است.
بیش از این سرتان را با آمار و ارقام جمعیتی و ویژگیهای کالبدی این مجتمع مسکونی درد نمیآورم. سر خودم هنوز از یادآوری یکسالی که صرف انجامش گردید درد میکند... اینجا تنها خلاصهای از آنچه را واگو کردم که در آن دوران به همراهی استاد عزیز دکتر مجتبی رفیعیان به انجامش نائل آمدم....
نتیجه اینکه...
تحقیقات انجام شده (حاصل از رسالات نهایی دانشجویان و کارهای تحقیقاتی دانشکده های علوم اجتماعی و هنرهای زیبای دانشگاه تهران و وزارت مسکن و شهرسازی) مؤید این امر است که علیرغم این که مسکن ایدهآل (بالای ۸۰%) از نظر نمونههای مورد مطالعه ساکنان آپارتمانها، خانههای ویلایی است، اما این ایده در صورت وجود تسهیلاتی نظیر داشتن مستخدم به منظور نگهداری و تامین امنیت و... مصداق پیدا میکند. خانههای ویلایی منبعث از ایده شهرهای افقی ابنزر هاوارد بودهاند. تئوریهای هاوارد از طرحهای رمانتیک با تئوری بازگشت به طبیعت ایده گرفته شده بود و هدف اصلی آن ایجاد ارتباطی پایدار میان مردم و طبیعت و زندگی در محیطی بوده است که مناسب خصوصیات انسانی باشد. این رویکرد موافقان و مخالفانی پیش رو داشت که مخالفان انتقاد خود را اتلاف وقت ساکنان در این محیطها و هدررفت زمینها در این محیط و نیز ایجاد روحیه ضد اجتماعی در افراد بیان میکردند، در حالیکه موافقان این ایده (از جمله لوئیس مامفورد) اعتقاد داشتند شهرهایی از این دست یکی از ابداعات مهم قرن بیستم محسوب شده که مکان زیست نیکوتری برای افراد فراهم میآورد.
از سوی دیگر مخالفان ساخت بناهای بلند بر این عقیدهاند که این بناها کیفیت زندگی شهری را به شکل های مختلف پایین آورده و با زیر پا گذاشتن ارزشها و سنتهای قدیمی، زندگی نامناسبی در شهرها فراهم میآورند و صرفاً اجبار باعث شده است که در شهر به ساخت این بناها اقدام کنند، به گونهای که شهرهای شلوغ و پرجمعیت، اشکالات ترافیک و... ما را وادار میکنند عمارات را چند طبقه بسازیم. در این میان هر چه زمین کمیاب تر باشد، بالا و بالاتر خواهیم رفت(بمانیان به نقل از Mystery، ۱۳۹۰). در عین حال در صورتی که ساکنان آپارتمانهای مسکونی از یک گروه همگن و متجانس باشند و سازگاریهای لازم را بین خود و بنا بوجود آورند، از درآمد متوسط و بالا برخوردار بوده و ساکنان از خانواده های کم جمعیت برخوردار باشند، از میزان مشکلات ناشی از سکونت در این بناها کاسته شده و ساکنان رضایتمندی بیشتری را حس میکنند (بمانیان، ۱۳۹۰، ص۶۷).
از سویی موافقان ساخت بناهای بلند معتقدند ساخت این بناها نوعی واقعگرایی نسبت به شرایط قرن حاضر و رشد جمعیت در شهرها بوده (بمانیان، ۱۳۹۰، ص۱۰۰) و راه حلی برای خلوت کردن شهرها، متمرکز کردن ادارات، مجتمع های تجاری و مسکن است که ساخت آنها قبل از به وجود آمدن بتون مسلح و اسکلت فلزی و اختراع آسانسور و... امکانپذیر نبوده است. (بمانیان به نقل از Mitchell، ۱۳۹۰)
رساله سال ۹۱، یک بررسی مقایسهای بود میان مجتمعی بلند مرتبه و فضایی ویلایی. و نتیجه بی هیچ جانبداری «کلینشیت»ی مطلق به نفع شهرک اکباتان تمام شد. اگر هم قد سوزنی به صداقتم شک دارید ارجاعتان میدهم به همان دانشگاه و همان دانشکده... هر چند آن قدر دور و دیر هست که شاید رسالهام حالا به زبالهدانی پیوسته باشد و یاد خودم نیز از خاطرات محو.
و حالا به عنوان کسی که سالهای عمرم را در این مجتمع گذراندهام و به احترام خاطرات خوشی که شاید تا همیشه پایبندم کنند... از صمیم قلب میگویم:
روحت شاید و یادت گرامی مهندس رحمان گلزار شبستری...
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی
بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده
دیاکو حسینی در گفتوگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد
اینفوگرافیک
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران
بی ربط ترین مطلبی بود که خوندم. در باره بافت اجتماعی، فرهنگی، علت خاص بودن اینا تو شهرک و حتی تغییرات ناراحت کننده بافت جمعیتی چندسال اخیر و جوانی کردن در اکباتان هیچ چی نداشت. اگه من می نوشتم بهتر از این اطلاعات به درد نخور میشد. روزنامه این یا کتابخونه دانشگاه؟