ادوارد فیشمن-فارین پالیسی- مترجم: مونس نظری
نورد استریم2، خط لوله گازی که روسیه و آلمان را از زیر دریای بالتیک به هم وصل میکند، امروز به سوژهای مورد توجه در واشنگتن تبدیل شده: یک پارادوکس آزاردهنده.
ماه گذشته، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، این معامله را «یک معامله بد» خواند و هشدار داد «وجود هر چیزی در خط لولهی نورد استریم2، تحریمهای امریکا را به خطر میاندازد و باید فوراً کار در آن خط لوله را رها کرد.» در همین حال، دو تن از قانونگذاران برجسته جمهوریخواه، در یادداشتی کوتاه در فارین پالیسی، خطاب به بایدن نوشتند که دست از تعلل بردارد و تمام کشتیها و شرکتهایی را که در حال حاضر در حال تکمیل خط لولهی نورد استریم2 هستند توقیف کند.
دیگر زمان زیادی برای توقف پروژهای که تقریباً 95 درصدش به اتمام رسیده، باقی نمانده است. اما راهحلی که اغلب خواهان آن هستند، یعنی «اعمال تحریم» در این مورد راه مناسبی نیست.
دلیلش هم این است که تنها دو گروه از عهده نابودکردن نورد استریم2 برمیآیند: دولتهای روسیه و آلمان. تشدید تحریمهای واشنگتن علیه این خط لوله، باعث عقبنشینی بسیاری از شرکتهای بینالمللی شده است. همانطور که برلین پیشتر گفته است: اگر نورد استریم2 تنها یک «پروژهی تجاری» بود، خطر تحریمهای امریکا قطعاً تاکنون باعث متوقف شدن آن میشد. اما دولتهای روسیه و آلمان برای ادامه کار پروژه وارد عمل شدهاند. روسیه، برای کار در نورد استریم2، کشتی آکادمیک چرسکی (Akademik Cherskiy) را که یک کشتی لولهکشی است، جایگزین یک کشتی سوئیسی کرده. در آلمان نیز، ایالت مکلنبورگپامرانیا (Mecklenburg-Western Pomerania) غربی، جایی که در آن خط لوله به خشکی رسیده است، بنیادی برای محافظت از پیمانکاران آلمانی در مقابل تحریمها، بنا کرده. بنابراین واشنگتن برای دستیابی به اهداف خود باید بتواند عقاید کرملین و صدراعظم آلمان را تغییر دهد. همکاری مسکو بعید به نظر میرسد؛ چون علیرغم تحریم شدن یکی از کشتیهایش، کماکان دارد برای به سرانجام رسیدن این پروژه تلاش میکند. برای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، نورد استریم2، اهرمی است برای تداوم وابستگی اروپا به گاز روسیه. اتحادیه اروپا در 40 درصد از منابع گازی خود به روسیه وابسته است. این پروژه از سویی باعث تضعیف اوکراین میشود؛ چون در حال حاضر با قطع هزینههای حملونقلِ صادراتی که از قلمرواش عبور میکند، میتواند میلیاردها دلار درآمد کسب کند. حالا برلین تنها امید واشنگتن برای نابودی این پروژه است.
حال سؤال اینجاست که چگونه باید این اتفاق بیفتد. تحمیل تحریم بر شرکتهای آلمانیِ درگیر در پروژه، قطعاً به آن آسیب میرساند. اما تضمینی وجود ندارد که این کار باعث تغییر سیاست برلین شود. تحریمهای امریکا قدرتمند است، چون این کار دسترسی به سیستم مالی ایالات متحده را قطع میکند. دسترسیای که نقش اساسی در فعالیت یک شرکت جهانی دارد. با این حال، تحریمها قدَر قدرت نیستند: مثلاً نمیتوانند باعث توقف لولهگذاری در دریا شوند و یا جلوی جریان گاز را بگیرند. آنها بیشتر با عنوان تهدید شناخته میشوند: کارکردنتان روی خط لوله، عواقب اقتصادی خواهد داشت.
ایالات متحده با اعمال مجازات تحریم بر شرکتهای آلمانی درگیر در نورد استریم2، انگیزه این شرکتها را برای توقف فعالیتهایشان در پروژه کم میکند. خطر تحریم ایالات متحده، خطری مشخص و شناختهشده است. حالا دیگر هر شرکتی که روی خط لوله کار میکند، به این نتیجه رسیده که اتمام این پروژه، به مجازاتهای بالقوهای که در پی خواهد داشت، میارزد. علاوهبر این، این شرکتها که به تأیید برلین در حال مشارکت در پروژه نورد استریم2 هستند، به احتمال زیاد از حمایتهای دولت آلمان برخوردار میشوند و البته تحت تحریمهای ایالات متحده نیز قرار میگیرند. چنین تحریمهایی احتمالاً باعث ایجاد شکافی جدی در روابط آلمان و ایالات متحده میشوند، افکار عمومی را در برلین علیه دولت بایدن تغییر میدهند و عزم عمومی برای اتمام خط لوله به وجود میآید.
اینکه دولتی در یک کشور تحت فشار باشد، برای هیچ یک از ساکنان آن کشور مطلوب نیست. تحریمها علیه شرکتهای آلمانی، میتواند آلمانیها را به تجمع کردن دور پرچمشان وا دارد {باعث افزایش تمایلات ملیگرایانه بشود} و در عین حال در جامعه آلمان دودستگی ایجاد کند یعنی گروهی از آنها را به مخالفت علیه نورد استریم2 و تمایل به تن دادن به خواستهای امریکا بکشاند و در نتیجه به اختلافاتی دامن بزند که از دیدگاه سیاسی کاملاً سمی هستند. در واقع ایالات متحده، با اعمال تحریمها علیه آلمان، تنها انگیزه داخلی لازم برای تحقق نورد استریم2 را فراهم میکند. همچنین که میتواند به برلین انگیزه پیدا کردن راهحلی برای مقابله با سیستم مالی ایالات متحده بدهد و نتیجتاً تمام برنامههای تحریمی امریکا را در بلند مدت تضعیف کند.
بنابراین تحریمها علیه آلمان میتواند نتیجهای کاملاً معکوس داشته باشد. خوشبختانه راه بهتری برای متوقف کردن نورد استریم2 وجود دارد: متوقف کردن این پروژه تا بعد از انتخابات آلمان، که قرار است در ماه سپتامبر برگزار شود.
دو عامل نشان میدهند که تأخیر، عاقلانهترین گزینه سیاسی واشنگتن است. اولین مورد آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان است که بعد از 16 سال، از ریاست کنارهگیری خواهد کرد. مرکل خودش از حامیان نورداستریم2 بوده، که بعد از مسمومیت الکسی ناوالنی، رهبر مخالفان روسیه در سال گذشته، موضوع خاتمهدادن به آنرا به اطلاع عموم رسانده بود. آنگلا مرکل، میراثی افتخارآمیز دارد، ایستادن در برابر تجاوزات کرملین. به او همچنین بهدلیل حمایتش از سیاستهای سبز لقب «رئیس اقلیم» (Climate Chancellor) را دادهاند.
مرکل تمایل نداشت برای از بینبردن نورد استریم2 سرمایه سیاسی صرف کند. منافع تجاری آلمان به شدت مدافع خط لوله هستند و دولت وی اصرار دارد که این یک «پروژه تجاری» است. اما باورش سخت است که مرکل میخواهد به عنوان یکی از آخرین اقداماتش در مقام صدر اعظم آلمان، روبانی را در مراسم جشن تکمیل یکی از طولانیترین خطوط انتقال گاز دریایی پاره کند. شاید تأخیرکردن برای مرکل هم بد نباشد.
عامل دوم، حزب سبز آلمان است که با فاصله نزدیک از اتحادیه دموکراتیک مسیحی مرکل ایستاده و احتمالاً در دولت بعدی میخواهد نقش «پادشاه» را بازی کند. در ماه مارس، سبزها یک ستون به پلتفرم خود اضافه کردند: «نورد استریم2 به دلایل ژئوپلتیکی و آبوهوایی باید متوقف شود.» اگر سبزها، بخشی از ائتلاف جدید حکومتی آلمان باشند، که به نظر میرسد همینطور هم هست، کار خط لوله تمام است. همه اینها حاکی از آن است که بهترین امید واشنگتن برای توقف پروژه نورد استریم2 این است که جلوی تکمیل آن تا پایان ماه سپتامبر را بگیرد.
راهکار، تحریم شرکتهای آلمانی (که میتواند حتی نتیجه معکوس هم داشته باشد) نیست. این کار تنها با برقراری مذاکرات آرام با برلین انجامپذیر است؛ تشویق دولت آلمان به اینکه تا میتواند این پروژه را به تأخیر بیندازد.
آتشبس بنامیدش: در ازای توقف احداث خط لوله و اعمال مصوبات نظارتی، تا پایان سال از سوی آلمان، واشنگتن موافقت میکند که در این بازه زمانی، هیچ شرکت آلمانی را تحریم نکند.
به سرانجام رسیدن این امر تنها یک شرط دارد؛ داشتن هنری که مدتهاست توسط دولت پیشین امریکا، یعنی دولت ترامپ، به نابودی کشیده شده است. هنر دیپلماسی؛ هنری که بایدن متعهد به پایبندی به آن شده است. در اینجا شانس با بایدن است.
پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی
بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده
دیاکو حسینی در گفتوگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد
اینفوگرافیک
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران