جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ 26 April 2024
دوشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۱
کد خبر: ۵۸۸۳۰

بحران شناخت در سیاسیون ایران؛ کاریکاتور مکرون تا بستن هرمز

بحران شناخت در سیاسیون ایران؛ کاریکاتور مکرون تا بستن هرمز
بخشی از تصمیم‌گیران و حکمرانان ایران، حتی اندکی شناخت از پدیده‌ها و موقعیت‌های جهان کنونی ندارند و با اتکا به همین شناخت‌های غلط و گاه متضاد با واقعیت دست به اقداماتی می‌زنند که اگر ضرری برای کشور نداشته باشد در بهترین حالت ممکن، طنزآلود و تمسخر آمیز هستند. مانند همین تلافی اقدام شارلی ابدو با انتشار کاریکاتورهای مکرون، در حالیکه خود فرانسوی‌ها کاریکاتورهای به شدت بدتری از او منتشر می‌کنند.

احسان بداغی: انتشار کاریکاتورهای موهن اخیر نشریه شارلی ابدو واکنش‌هایی در ایران به دنبال داشت. طبیعی هم بود که آن اقدام در ایران بدون پاسخ و اقدام متقابل باقی نماند. در نقد و رد مجموع اقدامات نشریه شارلی ابدو و از جمله انتشار کاریکاتورهای اخیر می‌توان نکات زیادی مطرح کرد. در این نوشته اما قصد اصلی مطرح کردن موضوع دیگری در ارتباط با همین ماجراست.

 

دو اقدام برجسته ایران در مقابل کاری که شارلی ابدو کرد یکی بستن انجمن ایران‌شناسی فرانسه بود و دیگری انتشار کاریکاتورهایی از امانوئل مکرون، رئیس جمهوری این کشور در برخی رسانه ها. در واقع مساله این است که این واکنش‌ها و اقدامات متقابل حکایت از یک اشتباه شناختی از پدیده ها و مسایل در ایران دارد. به عبارتی قصد این نیست که گفته شود در مقابل اقدام شارلی ابدو نیاز به اقدام متقابل نبوده، بلکه هدف اصلی این است که تاکید شود این اقدام باید متکی به شناخت دقیق و منطقی از پدیده‌ها انجام می‌شد.

 

نشان دادن اینکه اقدامات صورت گرفته بر بستری از شناخت اشتباه یا عدم شناخت از پدیده‌ها صورت گرفته کار چندان سختی نیست. مثلا رسانه‌های ایرانی در حالی با انتشار کاریکاتورهای مکرون در پی تلافی اقدام شارلی ابدو بودند که اساسا خود این نشریه کاریکاتورها و تصاویری به مراتب بدتر و توهین‌آمیزتر از آنچه که در ایران کشیده شده، از رئیس جمهوری فرانسه منتشر کرده است. به عبارتی وقتی خود فرانسوی‌ها و همین نشریه شارلی ابدو به کرات کارتون‌هایی علیه مکرون و با مضامین بسیار تند منتشر کرده‌اند، انتشار چند کاریکاتور ساده‌تر در ایران چگونه می‌تواند اقدام متقابل باشد؟

 

یا درباره تعطیلی انجمن ایران‌شناسی فرانسه هم موضوع همینگونه است؛ این انجمن پژوهش‌های متعددی درباره فرهنگ، هنر و تاریخ ایران انجام داده و آثار بسیار ارزشمندی در این زمینه منتشر کرده است و عموما هم در سمینارها و فعالیتش به دنبال ترسیم چهره‌ای از ایران بوده که متفاوت از آن چیزی است که در دستگاه پروپگاندای غربی تبلیغ می‌شود. تعطیلی چنین مرکزی که سود و منفعت آن به گواه کارنامه‌اش بیش از هر چیز متوجه ایران و موقعیت کشورمان بوده، چه ضربه‌ای برای فرانسه و چه امتیازی برای ما دارد؟

 

به نظر می‌رسد ریشه چنین اقدامات و تصمیماتی در یک عدم شناخت وسیع از سوژه‌ها و پدیده‌ها در دنیای کنونی باشد که آن هم خود ریشه در ایزوله شدن ذهن بخشی از ذی نفوذان حکمرانی و تصمیم گیری در کشور دارد. نمونه این مورد بسیار زیاد است.

 

همین روزهای اخیر بارها از تریبون یکی از رسانه‌ها پیشنهاد بستن تنگه هرمز را به عنوان پاسخی به اقدامات شارلی ابدو و دولت فرانسه شنیدیم تا از این طریق مسیر انتقال نفت به مقصد کشورهای غربی و از جمله فرانسه بسته شود. بی‌آنکه به زوایای مختلف قضیه توجه و درباره آن صحبت شود. مثلا اینکه هم اکنون صرفا ۲۰ درصد انرژی جهان از تنگه هرمز عبور می‌کند که از این میزان هم سهم ایران چیزی حدود یک دهم است. آیا اخلال در دسترسی به ۲۰ درصد انرژی می‌تواند کشورهای غربی را که حالا تجربه جایگزین کردن گاز روسیه را هم دارند، زمینگیر کند؟ آیا دیگر ذی‌نفعان فروش انرژی در خلیج فارس مانند کویت، عربستان، عراق، قطر و حتی عمان و امارات صرفا تماشاگر چنین صحنه‌ای خواهند بود؟

 

سوال مهمتر اینکه به فرض مسیر تردد تنگه هرمز بسته شود، این چه سودی برای ایران دارد وقتی که بخش مهمی از درآمدهای ما به فروش نفت و گاز و دیگر مبادلات از طریق همین تنگه هرمز وابسته است؟ با موقعیتی که هم اکنون ایران دارد، این کار بیش از آنکه ضربه زدن به منافع طرف مقابل باشد، شبیه اعتصاب غذای یک زندانی در اعتراض به رفتار زندانبان است. اعتصاب غذایی که پیشتر و بیشتر از هر کس به خود آن زندانی آسیب می‌زند.

 

یک نمونه دیگر از بحران شناخت درباره پدیده‌ها و سوژه‌های دنیای کنونی تئوری زمستان سخت اروپا بود. ایده‌ای که در تابستان امسال مطرح شد و حامیان دیپلماسی تقابل در ایران می‌گفتند می‌توان با اتکا به آن امتیازات بزرگی از غرب گرفت اما در همان زمان هم ساده‌ترین محاسبات نشان می‌داد که این ایده چقدر متوهمانه و بی‌بنیان است. حالا هم که زمستان رسیده، آمارها نشان از پر شدن ظرفیت زخیره گاز در اروپا دارند و این در حالی است که در ایران برای جبران کسری گاز مورد نیاز کشور، دولت به سوزاندن مازوت در نیروگاه‌ها و قطع گاز صنایع روی آورده است.

 

از این مثال‌ها می‌توان ده‌ها نمونه دیگر هم نام برد که نشان می‌دهند بخشی از تصمیم‌گیران و حکمرانان ایران، حتی اندکی شناخت از پدیده‌ها و موقعیت‌های جهان کنونی ندارند و با اتکا به همین شناخت‌های غلط و گاه متضاد با واقعیت دست به اقداماتی می‌زنند که اگر ضرری برای کشور نداشته باشد در بهترین حالت ممکن، طنزآلود و تمسخر آمیز هستند. مانند همین تلافی اقدام شارلی ابدو با انتشار کاریکاتورهای مکرون، در حالیکه خود فرانسوی‌ها کاریکاتورهای به شدت بدتری از او منتشر می‌کنند.

 

 

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

هزینه عملیات نظامی ایران علیه اسراییل چقدر شد؟

مهریه؛ ابزار سودجویی برخی زنان یا زورگویی برخی مردان؟!

یک بزم کوچک در اسپیناس پالاس...

ماجرای انفجار در اصفهان چیست؟| آمریکا: از گزارش‌هایی درباره‌ی حمله اسرائیل به داخل ایران مطلعیم| فعال شدن پدافند هوایی ایران در آسمان چند استان کشور

حمایت از کدام خانواده؟

چرا تروریست‌ها چابهار را هدف گرفتند؟ | ظرفیت بندر چابهار بیشتر از گوادر است | جنبش‌های تجزیه‌طلبانه بلوچی مخالف سرمایه‌گذاری چین در چابهار هستند

۹۵ درصد قصور پزشکی در بیمارستان بیستون؛ دلیل فلج مغزی بهار

بیانیه سیدمحمد خاتمی در ارتباط با حمله به ساختمان كنسولگرى ايران در سوریه

‏‎از حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار چه می‌دانیم؟| این گزارش تکمیل می‌شود

حالا چه باید کرد؟

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

تجاوز سربازان اسراییلی به زنان در بیمارستان الشفا

مقام معظم رهبری سال جدید را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نام‌گذاری کردند

بچه‌های ظریف کجا زندگی می‌کنند؟

پیشنهاد سردبیر

پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی

درآمد رائفی پور از کجاست؟!

بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده

طالبان این بار آب را به شوره‌زار نمی‌فرستد؟!

دیاکو حسینی در گفت‌وگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد

چرا ایران عملیات نظامی را از پیش اطلاع داد؟

زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!