مهدی سلطانمحمدی کارشناس حوزه مسکن به فراز گفت: «این تصوری که گویا یک جریانهایی هستند که با توطئه قیمتها را در بازارهای مختلف بالا میبرند، تصور اشتباهی است. این تصور به دلیل عدم درک سازکارهای اقتصادی در میان دولت و مردم شکل گرفته است. مردم سازکارهای بازار نمیشناسند و نمیدانند چه عواملی در قیمتها تاثیرگذار اند. در این شرایط عدم کنترل قیمتها متوجه یک نیروی بیرونی میشود؛ مردم، دولت را باعث شرایط میدانند و دولت نیز دلالان را مقصر میداند. اینها تصور درستی نیست؛ قیمتها به صورت بنیادین توسط نیروهای عرضه و تقاضا مشخص میشود. وقتی عرضه یک کالا کم میشود، تقاضا بالا میرود و تقاضای بالا قیمت را افزایش میدهد. اینها اصول اولیه اقتصادی است و قیمت در جایی تعادل پیدا میکند که عرضه و تقاضا برابر شود»
او ادامه داد: «اگر شاهد هستیم که قیمتها در کشور ما مدام افزایش پیدا میکند باید به علل اقتصادی توجه کنیم. اولا باید بین قیمت اسمی و واقعی تفاوت قائل شویم؛ وقتی تورم باشد قیمتهای اسمی افزایش پیدا میکند. برای مثال اگر تورم حدود ۳۰ درصد باشد، باید انتظار داشت که قیمت اکثر کالاها حدود ۳۰ درصد افزایش پیدا کند. مگر دولت این موضوع را قبول ندارد و حقوقها را ۳۰ درصد افزایش ندادهاست؟ دولت میداند این ارزش پول است که کاهش یافته و کارگران نیز نسبت به افزایش ۳۰ درصدی حقوق خود رضایت ندارند. وقتی تورم وجود دارد قیمتها همپای با آن رشد پیدا میکند»
این کارشناس حوزه مسکن در ادامه گفت: «در شرایطی که جو بازار به شدت متشنج میشود عوامل رفتاری و روانی در بازار تاثیر دارند، اما این اثرات تعیینکننده نیست. وقتی که تصور توطئه در میان باشد مردم و دولت دنبال توطئهگر میگردند تا جلوی آنها را بگیرند. این تصور منجر به سیاستهایی در بازار میشود که موثر واقع نمیشوند. در کشورهای توسعهیافته مسئولان به دنبال مقصران افزایش قیمتها نیستند بلکه بسته به شرایط بازار قیمتها تعادل پیدا میکند و تورم آنها نیز پایین میماند. ریشه افزایش قیمتها در تورم است، ریشه تورم در افزایش نقدینگی و ریشه افزایش نقدینگی در کسری بودجه دولت و استقراض از سیستم بانک مرکزی است. اینها مسائل بنیادین اقتصاد است که اکثر کارشناسان به آن اشراف دارند»
او در آخر گفت: «بازار قیمت را تعیین نمیکند بلکه بازار جایی است که در آن قیمت آشکار میشود. نیروهای بنیادین عرضه و تقاضا عمل میکنند و در نهایت در معاملات و بازارها متجلی میشوند. اگر این واقعیات دیده نشود مسائل اقتصادی حل نخواهد شد. اگر یک دماسنجی دمای نامطلوب را نشان میدهد، راهحل آن نیست که دماسنج را بشکنیم بلکه برای کاهش دما باید تغییراتی در محیط اعمال شود. اینکه جلوی انتشار قیمتها گرفته شود مشابه شکستن دماسنج است. این کار نه تنها به بهبود بازار کمک نمیکند بلکه بازار را دچار اختلال میکند. در این شرایط تصمیمات خریداران و فروشندگان در یک پردهای از ناآگاهی انجام میشود و خطا رخ میدهد. تنها خاصیت اقدام مذکور آن است که تصمیمگیرندههایی که باید پاسخگوی افزایش تورم باشند، میتوانند خود را پنهان کنند. در این شرایط قیمتها مشخص نیست که نیاز به پاسخگویی باشد. الزاما سود دلالان و واسطهها در افزایش قیمتها نیست بلکه سود آنها در انجام معامله است. زمانی معاملات انجام میگیرد که خریداران و فروشندگان از قیمتهای واقعی اطلاع داشته باشند»
پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی
بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده
اینفوگرافیک
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران