جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ 17 May 2024
پنجشنبه ۰۱ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۶
کد خبر: ۶۳۳۹۳

اکونومیست: آمریکا خواستار تنش‌زدایی با ایران است نه جنگ

اکونومیست: آمریکا خواستار تنش‌زدایی با ایران است نه جنگ
برجام دیگر جنازه‌ای بیش نیست: زمان رسیدن به نقطه بی‌بازگشت هسته‌ای در ایران حالا بر حسب روز محاسبه می‌شود؛ نه ماه و سال. حامیان توافق در تهران دیگر قدرت خود را از دست داده‌اند. احتمال انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور نیز بدان معناست که امریکا نمی‌تواند به یک معاهده‌ی درازمدت معتبر امیدوار باشد...
نویسنده :
مونس نظری

اکونومیست در مطلبی نوشت: شاید ایران قدرت رقابت با اوکراین و تایوان را نداشته باشد؛ اما به زودی می‌تواند به همان اندازه خطرناک شود. برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران، حکومت این کشور را در موقعیت ساخت سلاح قرار داده است. از آنجا که مذاکرات همه‌جانبه ناممکن است، تهدید ایران می‌تواند خاورمیانه را وارد جنگ کند؛ جنگی که شاید آغازگرش حملات امریکاییان به تسلیحات هسته‌ای این کشور باشد.

 

به همین سبب هم بهتر آن است که دولت بایدن به فکر کاهش تنش‌ها باشد.

 

از سال ۲۰۱۸ یعنی زمانی که دونالد ترامپ، ناشیانه توافق هسته‌ای میان ایران و گروهی از قدرت‌های جهانی موسوم به برجام را لغو کرد، دولت این کشور با محدودیت‌های اندکی بر سر برنامه‌ی هسته‌ای خود مواجه بوده است.

 

پیمان اولیه به لغو برخی تحریم‌ها انجامید؛ و در مقابل دولت ایران پذیرفت که لااقل تا سال ۲۰۳۰ به مجموعه‌ای از تعهدات و از جمله محدود نگه‌داشتن سطح غنی‌سازی تا ۳.۶۷ درصد پابند بماند. در مقابل هم ایران قبول کرد که به بازدیدهای سرزده و گاه‌و‌بی‌گاه آژانس تن بدهد.

 

هدف آن بود که زمان را در لحظه‌ای که یک‌سال تا ساخت بمب نیاز است، منجمد نگه‌دارد.

 

ترامپ این معاهده را «بدترین توافق موجود تا آن لحظه» قلمداد کرده بود. ضمن آنکه او در عین‌حال تصمیم به حمله نظامی به کشور ایران را نیز از سرفصل برنامه‌های خود حذف نکرد (کما اینکه آن‌طور که نقل کرده‌اند اسنادی ازین دست در انبار اسناد طبقه‌بندی‌شده ترامپ یافت شده است. م.).

 

ایران نیز در مقابل با تسریع فعالیت‌های هسته‌ای خویش و تداوم اقداماتی تهدیدوار به تصمیم ترامپ واکنش نشان داد. ناوگان هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه ارسال کرد و با اعتراضات داخلی خویش به روشی خشمگنانه برخورد نمود.

 

بازرسان بین‌المللی نیز در ماه فوریه و طی بازرسی‌های خویش، ذرات اورانیوم غنی‌شده تا سطح ۸۳.۷ درصدی را پیدا کردند؛ سطحی که تنها اندکی کمتر از ۹۰ درصدی است که برای ساخت بمب مورد نیاز است. پس از آن بود که اسرائیل هشدار داد که به ایران حمله خواهد کرد.

 

ترتیب تازه‌ای که میان ایران و امریکا مورد بحث قرار گرفته (بماند که هیچ‌کس آن را توافق اطلاق نمی‌کند) به دنبال کاهش تنش‌ها میان این دو کشور است. مطابق این تفاهم‌نامه تازه، ایران سطح غنی‌سازی خود را تا ۶۰ درصد پایین نگاه می‌دارد و حق بازرسی‌های آژانس را نیز محفوظ. امریکا نیز در مقابل سطح تحریم‌ها را پایین نگاه می‌دارد و به کشورهایی چون عراق و کره‌جنوبی اجازه می‌دهد ۱۰ میلیارد دلار از بدهی‌های خود به ایران را بپردازند.

 

در این مهم دیگر نیازی به تأیید کنگره نخواهد بود.

 

امتیاز این چینش تازه برای ایران این است که برای رفتارهای کم‌خطرتر خود پاداش می‌گیرد و در عین‌حال گاه‌ و‌ بی‌گاه نیز با تصور تبدیل‌شدن به کشوری دارای سلاح هسته‌ای، برای سایرین عرض اندام می‌کند.

 

البته که این نتیجه، تا زمانی که گزینه‌های جایگزین را لحاظ نکرده باشید، به نظر وحشتناک می‌رسد. سیاست ترامپ برای به زانو درآوردن حکومت ایران از راه تحریم‌ها، شکست خورده است. تولید ناخالص داخلی از سال ۲۰۱۲، ۴۴ درصد کاهشِ دلاری داشته اما صادرات نفتی، که عمدتاً به چین بوده، در سال گذشته سه‌برابر شده و به بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز رسیده. توافقی هم که با میانجی‌گری چین با عربستان‌سعودی صورت گرفته، ایران را از آن انزوای شدیدش خارج کرده است.

 

برجام دیگر جنازه‌ای بیش نیست: زمان رسیدن به نقطه بی‌بازگشت هسته‌ای در ایران حالا بر حسب روز محاسبه می‌شود؛ نه ماه و سال. حامیان توافق در تهران دیگر قدرت خود را از دست داده‌اند. احتمال انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور نیز بدان معناست که امریکا نمی‌تواند به یک معاهده‌ی درازمدت معتبر امیدوار باشد.

 

گزینه نظامی از سوی امریکا نیز نتیجه‌ای بهتر از آن نخواهد داشت. حملاتی که قرار باشد به رهبری امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران صورت بگیرد، تلاش‌های هسته‌ای این کشور را نابود نمی‌کند؛ بلکه آن را تنها ماه‌ها یا شاید سال‌ها به عقب برمی‌گرداند.

 

آنها می‌توانند شعله جنگی منطقه‌ای را برافروزند. امریکا اولویت‌های دیگری هم دارد: کمک به اوکراین و بازدارندگی چین در آسیا. آخرین چیزی که امریکا برای رسیدن به هدف خویش به آن نیاز دارد، ایجاد درگیری در خاورمیانه است.

 

امروز دیگر شرایط چانه‌زنی بزرگ با ایران وجود ندارد. شرایط ایران به دلایل مختلفی می‌تواند دست‌خوش تغییر شود. توافق ایران با عربستان‌سعودی و تلطیف شرایط عربستان با اسرائیل می‌تواند دیپلماسی خاورمیانه را متزلزل نماید.

 

چین با توجه به عرضه نفت خود، می‌تواند برای عملکردی مسئولانه‌تر به ایران فشار بیاورد. جنگ اوکراین نیز دیر یا زود به آخر می‌رسد و این موضوع منابع نظامی امریکا را آزاد می‌کند...

 

عطف به نکات برشمرده به نظر می‌رسد که حفظ گزینه استفاده از زور علیه ایران، به موازات خرید زمان، کمترین ضرر را داشته باشد.

 

 

منبع خبر : اکونومیست
منبع: اکونومیست
برچسب ها:
ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

روایت خبرگزاری قوه قضاییه از مرگ نیکا شاکرمی

مشروبات الکلی تقلبی کجا و چطور پر می‌شوند؟

دیدگاه؛ چرا حکمرانان شنبه را تعطیل نمی‌کنند؟

هزینه عملیات نظامی ایران علیه اسراییل چقدر شد؟

مهریه؛ ابزار سودجویی برخی زنان یا زورگویی برخی مردان؟!

یک بزم کوچک در اسپیناس پالاس...

ماجرای انفجار در اصفهان چیست؟| آمریکا: از گزارش‌هایی درباره‌ی حمله اسرائیل به داخل ایران مطلعیم| فعال شدن پدافند هوایی ایران در آسمان چند استان کشور

حمایت از کدام خانواده؟

چرا تروریست‌ها چابهار را هدف گرفتند؟ | ظرفیت بندر چابهار بیشتر از گوادر است | جنبش‌های تجزیه‌طلبانه بلوچی مخالف سرمایه‌گذاری چین در چابهار هستند

۹۵ درصد قصور پزشکی در بیمارستان بیستون؛ دلیل فلج مغزی بهار

بیانیه سیدمحمد خاتمی در ارتباط با حمله به ساختمان كنسولگرى ايران در سوریه

‏‎از حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار چه می‌دانیم؟| این گزارش تکمیل می‌شود

حالا چه باید کرد؟

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

پیشنهاد سردبیر
زندگی