جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ 03 May 2024
سه‌شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۳
کد خبر: ۵۶۲۹۸

ایلان ماسک باتوییتر چه می‌کند

منتقدان ماسک باید بپذیرند که رویکرد «فقط روشی که من می‌گویم!» قبلاً امتحان خود را پس داده است. چرا که ماسک در شرکت‌های دیگرش نظیر تسلا و اسپیس‌ایکس، شاید روش همدلانه‌ای نداشت، اما هدفی بزرگ را محقق ساخته بود؛ از محبوب‌سازیِ وسایل نقلیه الکتریکی گرفته تا تسخیر مریخ...
نویسنده :
مونس نظری

تصاحب توئیتر از جانب ایلان ماسک، سؤالاتی در مورد سیاست امر ایجاد کرده است: آیا این صحیح است که ثروتمندترین مرد جهان، تملک چنین انجمن مهمی در مباحث عمومی را داشته باشد؟...

 

همان‌طور که مسائلی حقوقی را نیز برانگیخته است: آیا تصمیم ایلان ماسک برای رهایی از شر این تعداد کارگر، آن هم تنها چند روز پس از تکمیل فرایند خریدش، قانونی بوده است؟...

 

و البته دغدغه‌های استراتژیکی نیز مطرح است: اینکه آیا توئیتر می‌تواند از یک مدل کسب‌و‌کار درآمدمحور، به مدلی اشتراکی تبدیل شود؟

 

اما این اتفاق، یک آزمون عمومی از یک سبک خاص مدیریتی نیز هست. طرز فکری که آقای ماسک به کار و تصمیم‌گیری و نقش مدیرعاملی دارد، چیزی خلاف عرف و جریان عمومی است.

 

به عنوان مثال نگرشی که او به کارکنان دارد، نمونه‌ی بارزی از رویکرد ضدفرهنگی اوست. از دید یک آینده‌پژوه، آقای ماسک رئیسی بسیار دِمُده است. او دورکاری را دوست ندارد. و اوایل امسال ایمیلی را به کارمندان تسلا فرستاد و از آنها خواست که لااقل ۴۰ ساعت در هفته را در دفتر حضور داشته باشند.

 

او در توئیتی نوشت: «هرکس که این روش را قدیمی می‌داند، می‌تواند تظاهر کند کارمند جای دیگری‌ست.»

 

عملی‌کردن تصمیمش برای اخراج بسیاری از کارمندان توئیتر، چه قانونی باشد و چه نه، روش‌هایش قطعاً وحشیانه‌اند.

 

آن‌طور که کارمندان داخلی شرکت گفته‌اند، «لغو روزهای استراحت ماهانه» از اولین اقداماتی بوده که آقای ماسک در سراسر شرکت اعمال کرد. و این در حالی‌ست که الگوی مدیر مدرن، تمایل به مدیرانی با منیت کمتر و دلسوزتر دارد... افرادی که به کارمندان خود استقلال بیشتری می‌دهند.

 

منتقدان ماسک باید بپذیرند که رویکرد «فقط روشی که من می‌گویم!» قبلاً امتحان خود را پس داده است. چرا که ماسک در شرکت‌های دیگرش نظیر تسلا و اسپیس‌ایکس، شاید روش همدلانه‌ای نداشت، اما هدفی بزرگ را محقق ساخته بود؛ از محبوب‌سازیِ وسایل نقلیه الکتریکی گرفته تا تسخیر مریخ.

 

البته هنوز معلوم نیست که روش او در مورد توئیتر نیز کار می‌کند یا خیر. دیدگاهی که او در «میدان شهر دیجیتال» دارد، چشم‌انداز بزرگ و ایده‌آل‌گرایانه‌ای است. او حالا تصدی سیستمی را عهده‌دار شده است که در آن قضاوت و سیاست، درست به اندازه مهندسیِ امر واجد اهمیت است.

 

روش‌هایی که ماسک در تصمیم‌سازی‌های خود دارد نیز مخالف نظر جمعی است. تحقیقات نسبتاً اندکی در مورد نحوه انتخاب مدیران انجام گرفته است. اما نویسندگان مقاله‌ای که مؤسسه کسب‌و‌کار هاروارد در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد، طیف وسیعی از رویکردها را کشف کردند؛ مبنی بر اینکه برخی مدیران به طور غریزی تصمیم‌گیری می‌کنند، و برخی دیگر با استفاده از فرایندهایی بسیار رسمی دست به این کار می‌زنند.

 

اما محققان دریافتند رؤسایی که از فرایندهایی ساختارمندتر استفاده می‌کنند، تمایل دارند شرکت‌های بزرگ‌تر و با رشد سریع‌تر را رهبری کنند. به علاوه این گروه تمایل دارند که با روندی به مراتب آهسته‌تر تصمیم‌سازی کنند.

 

 ماسک و همراهانش به گروهی متفاوت تعلق دارند: رویکرد آنها سریع، غیررسمی و تهاجمی است. حالا گزارش‌هایی از کارمندان اخراج‎‌شده توئیتر منتشر می‌شود که از آنها خواسته شده است برگردند.

 

رویکردهای ماسک از جهاتی دیگر نیز غیرمتعارف است. پیتر دراکر، از متفکران مدیریت، مدیرعامل را فردی در سازمان توصیف می‌کند که بتواند میان دنیای بیرون و کارهای درونی شرکت، پل بزند. او نوشته که موقعیت هیچ‌کس دیگر در یک شرکت به صورتی نیست که بتواند دیدگاه‌ها را ترکیب کرده و این پیوند را برقرار کند.

 

ایلان ماسک شاید در ظاهر غیرمتعارف باشد؛ اما نام تجاری و ثروت شخصی او به طور جدایی‌ناپذیری با سایر شرکت‌هایی که اداره‌شان می‌کند، در ارتباط است.

 

او در توئیتر از این هم فراتر رفته و ایده‌های خود را در فید توئیتری مطرح می‌کند. ضمن آنکه با نظرسنجی از مخاطبان، دیدگاه‌های آنها را دریافت کرده و در وقت مقتضی، تفسیر خویش را ارائه می‌دهد.

 

توئیتر نیز پلتفرمی است که اغلب کاربرانش [از کارمندان سابق و تأسیس‌کنندگان شرکت‌ها و سیاست‌گذاران و صاحب‌نظران] در مورد روند پیشروی امور با قطعیت و گاهی به طور رقابتی و مجادله‌آمیز وارد بحث می‌شوند؛ و کمتر در آن، یک رویکرد یا بینش به بحث گذاشته می‌شود.

 

شاید مخالف باشید و بگویید آقای ماسک همین یکی‌ست (یه ماسک که بیشتر نداریم!) و این قرارداد توئیتر هم می‌تواند فرصت تازه‌ای باشد. اما او در زمان عقد قرارداد به صراحت اعلام کرد که پیشنهاد خرید توئیتر را به دلایل اقتصادی نبوده که مطرح کرده.

 

بعد هم که سعی کرد به طور کامل ازین معامله خارج شود.

 

باید گفت که بحث یک میلیاردر صاحب پلتفرم رسانه‌های اجتماعی، اشتراکات کمی با چالش‌هایی دارد که مدیران حقوق‌بگیرِ اکثر شرکت‌های دولتی با آنها مواجهند.

 

به فرض هم که این درست باشد، و آقای ماسک بتواند با رفتارهای سبعانه خویش، موفقیت بزرگ دیگری را به ثبت برساند... بی‌آنکه خود را درگیر بحث‌های مدیریتی الگوهای رفتاری و اقسام آن کند...

 

... اما باز هم باید گفت که مدیریت بازرگانی نیاز به آپدیت‌شدن دارد.

 

 

 

برچسب ها:
ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

روایت خبرگزاری قوه قضاییه از مرگ نیکا شاکرمی

مشروبات الکلی تقلبی کجا و چطور پر می‌شوند؟

دیدگاه؛ چرا حکمرانان شنبه را تعطیل نمی‌کنند؟

هزینه عملیات نظامی ایران علیه اسراییل چقدر شد؟

مهریه؛ ابزار سودجویی برخی زنان یا زورگویی برخی مردان؟!

یک بزم کوچک در اسپیناس پالاس...

ماجرای انفجار در اصفهان چیست؟| آمریکا: از گزارش‌هایی درباره‌ی حمله اسرائیل به داخل ایران مطلعیم| فعال شدن پدافند هوایی ایران در آسمان چند استان کشور

حمایت از کدام خانواده؟

چرا تروریست‌ها چابهار را هدف گرفتند؟ | ظرفیت بندر چابهار بیشتر از گوادر است | جنبش‌های تجزیه‌طلبانه بلوچی مخالف سرمایه‌گذاری چین در چابهار هستند

۹۵ درصد قصور پزشکی در بیمارستان بیستون؛ دلیل فلج مغزی بهار

بیانیه سیدمحمد خاتمی در ارتباط با حمله به ساختمان كنسولگرى ايران در سوریه

‏‎از حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار چه می‌دانیم؟| این گزارش تکمیل می‌شود

حالا چه باید کرد؟

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

پیشنهاد سردبیر
زندگی