دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ 29 April 2024
شنبه ۰۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۴
کد خبر: ۵۴۱۶۲
گزارش ویژه رویترز

سیا چگونه جاسوسان ایرانی خود را لو داد؟

سیا چگونه جاسوسان ایرانی خود را لو داد؟
تجربه حسینی از همکاری با سیا و رهاشدن از سوی این سازمان، تجربه بی‌نظیری بود. رویترز در مصاحبه با شش نفر از مخبران سابق سیا در ایران متوجه شد که این آژانس تا چه حد در بحبوحه جمع‌آوی اطلاعات از ایران بی‌دقت عمل می‌کرده و تا چه حد جان کسانی را که خود را فدای کمک به ایالات‌متحده می‌کردند، به خطر انداخته است...
نویسنده :
مونس نظری

تنها چنددقیقه به خروج این جاسوس از تهران مانده بود که دستگیر شد...

 

اواخر سال ۱۳۸۹ بود و غلامرضا حسینی در فرودگاه امام خمینی، خود را برای پرواز به بانکوک آمده می‌کرد. این مهندس صنایع قرار بود در این سفر با گردانندگان آژانس اطلاعات مرکزی دیدار داشته باشد.

 

 اما پیش از آن که او بتواند مالیات خروج از کشور خویش را بپردازد، دستگاه خودپرداز فرودگاه، کارت او را نامعتبر اعلام کرد. و لحظاتی بیشتر طول نکشید که یک افسر امنیتی از حسینی خواست پاسپورتش را به او نشان بدهد.

 

حسینی گفت که او را به سالن خالی VIP آورده و ازش خواسته بودند روی کاناپه‌ای بنشیند. او که برای چند لحظه تنها مانده بود و حضور دوربین‌های امنیتی را نیز در اطراف خود حس نمی‌کرد دست در جیبش کرد و کارت حافظه‌ای را که پر از اسرار دولتی بود و می‌توانست او را به بالای چوبه دار بکشاند، از جیب خود بیرون آورد.

 

او کارت را در دهانش فرو داد و تکه‌تکه‌اش کرده و قورت داد.

 

حسینی گفت که چندی نگذشته بود که مأموران وزارت اطلاعات وارد اتاق شدند و مراحل بازجویی را که با ضرب‌و‌شتم متهم نیز همراه بود، آغاز کردند. اما نه تکذیب‌کردن‌های حسینی این میان تأثیری داشت و نه کارت حافظه‌ای که نابودش ساخته بود... انگار آنها از قبل همه‌چیز را می‌دانستند؛ اما چطور؟

 

unnamed(1) حسینی به رویتزر گفت: «اینها اسراری بودند که او هیچ‌گاه به کسی نگفته بود.» او در تمام لحظاتی که از بهت نمی‌توانسته حتی آب دهانش را قورت بدهد، داشت به این فکر می‌کرد که آیا ممکن است خود سیا او را فروخته باشد؟!

 

 

مهندس ایرانی، غلامرضا حسینی، پس از محکومیتش به اتهام جاسوسی برای سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) نزدیک به یک‌دهه از عمر خویش را در زندانی در تهران گذراند. او گفت که آژانس نیز پس از دستگیرشدن او در سال ۲۰۱۰ رهایش کرده بود.

 

تحقیقات یک‌ساله رویترز در مورد نحوه برخورد این آژانس با مخبرانش نیز مشخص کرد که حسینی از جانب سیا نادیده گرفته شده است.

 

یک سیستم معیوب و مخفیانه ارتباطی سیا، شناسایی و دستگیری حسینی را برای ایران ممکن ساخته بود.

 

حسینی که نزدیک به یک‌دهه زندانی بود و برای اولین‌بار بود که مصاحبه می‌کرد، گفت که حتی پس از آزادی‌اش در سال ۲۰۱۹ نیز آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا خبری از او نگرفته بود.

 

البته سیا نیز لزومی ندیده بود که به این ادعای حسینی پاسخی بدهد.

 

تجربه حسینی از همکاری با سیا و رهاشدن از سوی این سازمان، تجربه بی‌نظیری بود. رویترز در مصاحبه با شش نفر از مخبران سابق سیا در ایران متوجه شد که این آژانس تا چه حد در بحبوحه جمع‌آوی اطلاعات از ایران بی‌دقت عمل می‌کرده و تا چه حد جان کسانی را که خود را فدای کمک به ایالات‌متحده می‌کردند، به خطر انداخته است.

 

یکی از مخبران گفت که سیا به او دستور داده است اطلاعات خود را در ترکیه و به محلی که آژانس می‌دانست تحت نظارت ایران است، ارسال کند. مرد دیگری نیز که از کارمندان سابق دولت بود و برای دریافت ویزای امریکا به ابوظبی سفر کرده، ادعا می‌کند که یکی از افسران سیا در تلاش ناموفقی که برای پیوستن به شبکه جاسوسی امریکا داشت، در بازگشت به ایران دستگیر شده است.

 

این اقدامات تهاجمی از جانب سیا، چشم‌انداز چندانی را برای موفقیت جاسوسان ایرانی در دست‌یابی به اطلاعات انتقادی باقی نمی‌گذارد. شش ایرانی نیز اعلام کردند که زمان دستگیری‌شان، آژانس هیچ کمکی نه به خودشان کرده است و نه به خانواده‌های آنها.

 

جیمز اولسون، رئیس سابق سازمان ضدجاسوسی سیا گفت که ازین موارد کاملاً بی‌اطلاع است. اما ضمناً اعلام کرد که هرگونه مصالحه‌ی غیر‌ضروریِ آژانس با منابع خود، شکستی حرفه‌ای و در عین‌حال اخلاقی محسوب می‌شود.

 

اولسون گفت: «خجالت‌آور است که با بی‌دقتی خود امکان نفوذ به سیستم خود را فراهم کنیم. اگر مردم بهای اعتماد خویش به ما را با اشتراک‌گذاری اطلاعات‌شان بپردازند، آن‌گاه باید گفت که در صورت نفوذ منابع خارجی به شبکه، ما متحمل شکستی اخلاقی شده‌ایم.»

 

براساس گزارشات خبری و اظهارات سه مقام سابق امنیت ملی ایالات‌متحده، این افراد به عنوان بخشی از یک فرآیند پاکسازی گسترده که از سال ۲۰۰۹ در ایران آغاز شده به زندان افتاده‌اند...

 

تهران در گزارش های رسانه‌های دولتی گفته است که در نهایت موفق شده است ده‌ها تن از خبرچینان سیا را به دام بیندازد.

 

رویترز در تهیه این روایت، با شش ایرانی که مابین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ توسط دولت‌شان به جاسوسی محکوم شده بودند، ده‌ها ساعت مصاحبه انجام داده است. در ادامه نیز جهت بررسی گزارشات این افراد، با ۱۰ مقام سابق اطلاعاتی ایالات‌متحده نیز که از عملیات ایران اطلاع داشتند، مصاحبه کرده بود... ضمن آنکه این منبع خبری، سوابق و گزارشات خبری دولت ایران را نیز مورد بررسی قرار داده است.

 

هیچ‌یک از مقامات سابق یا فعلی ایالات‌متحده در گفتگو با رویترز، هویت منابع سیا را افشا یا تأیید نکردند.

 

سیا از هرگونه اظهارنظری در مورد یافته‌های رویترز یا عملیات آژانس اطلاعاتی در ایران خودداری کرد و یکی از سخنگویان آن اعلام کرد که این سازمان تمام تلاش خود را برای محافظت از افرادی که برای این آژانس کار می‌کنند، انجام می‌دهد.

 

وزارت امور خارجه ایران و نمایندگی آن در سازمان ملل متحد نیویورک نیز درخواست‌های اظهارنظر را بی‌پاسخ گذاشته‌اند.

 

حسینی (از میان این شش مرد که رویترز با آنها مصاحبه کرده بود) تنها کسی بود که اعلام کرد که به او یک ابزار پیام‌رسانیِ آسیب‌پذیر اختصاص داده شده بود.

 

اما تحلیل دو متخصص امنیت سایبری نشان داد که همان سیستم ارتباط آنلاین مخفی که حالا از بین رفته و حسینی از آن استفاده می‌کرده است، احتمال دارد که لااقل ۲۰ جاسوس ایرانی دیگر و یحتمل صدها خبرچین دیگر را که در کشورهای دیگری فعالیت می‌کنند، افشا کرده باشد.

 

این پلتفرم پیام‌رسانی که تا سال ۲۰۱۳ کار می‌کرده، در وب‌سایت‌های خبری و سرگرمی پنهان بوده و جاسوسان می‌توانستند از طریق آن با سیا ارتباط برقرار کنند. لازم به ذکر است که رویترز به همراه چهار مقام سابق امریکایی، وجود این پلتفرم را تأیید کرده است.

 

این شکست‌ها در سال‌های آینده آژانس را متأثر خواهدساخت. نیویورک‌تایمز گزارش داده که رهبری سیا هشدار داده که بخش عمده شبکه جاسوسی خود را در ایران از دست داده است و بی‌نظمی‌های موجود همچنان مأموریت آژانس در سراسر جهان را نیز به مخاطره می‌اندازد.

 

«این یک هدف اطلاعاتی بسیاری جدی برای نفوذ به برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران بود. و اولویتی بالاتر از آن وجود ندارد.»

 

سیا، ایران را یکی از سخت‌ترین اهداف خود می‌داند. کشور امریکا از سال ۱۹۷۹، یعنی زمانی که دانشجویان ایرانی سفارت امریکا در تهران را تصرف کردند، هیچ حضور دیپلماتیکی در ایران نداشته است.

 

افسران سیا در عوض ناچار به استخدام مأمورانی بالقوه در خارج از این کشور و یا برقراری ارتباط به صورت آنلاین هستند. و حضور محلی ضعیف امریکا در ایران، در بحبوحه ناآرامی‌های اخیر در کشور ایران، موقعیت ایالات‌متحده را ازین باب در شرایط نامناسبی قرار داده است.

 

چهار افسر اطلاعاتی سابق در مصاحبه با رویترز اعلام کردند که سیا جهت کسب اطلاعات بیشتر و مهار آمال هسته‌ای کشور ایران، حاضر به تحمل ریسک‌های بیشتر نیز هست.

 

جیمز لالر، افسر سابق سیا که حیطه تمرکزش، سلاح‌های کشتار جمعی و ایران را شامل می‌شود گفته است: «اولویتی بالاتر از این وجود ندارد. بنابراین زمان تحلیل هزینه-منفعت، باید انتظار میزان باورنکردنی سود را داشت.»

 

در باب جنگ در سایه، که چندین دهه است میان امریکا و ایران برقرار است، مطالب زیادی نگاشته شده. اما شش خبرچینی که برای اولین بار با رویترز مصاحبه کردند، گزارشی بی‌سابقه ازین بازی مرگبار جاسوسی در مقام یک نیروی سیا ارائه داده‌اند.

 

این شش ایرانی هر کدام از ۵ تا ۱۰ سال حبس کشیده‌اند. و ۴ نفرشان، از جمله حسینی، پس از آزادی در ایران مانده‌اند و کماکان در معرض بازداشت مجدد قرار دارند. دو نفر از آنها نیز از کشور گریخته‌اند... آنها پناهنده‌اند، بی آنکه تابعیتی داشته باشند.

 

این شش مرد همگی اذعان کردند که مدیران سیا هیچ قولی مبنی بر یاری‌رساندن در صورت دستگیری این افراد نداده‌اند... اما همگی کماکان بر این باور بودند که کمک‌های ایالات‌متحده روزی خواهد رسید.

 

اختلالات پیش‌آمده در بازوهای جاسوسی سیا می‌تواند اعتبار این سازمان را برای بازسازی شبکه جاسوسی خودش به چالش بکشاند. رسانه‌های دولتی این کشور برخی ازین موارد را اعلام کرده و این آژانس را سست و بی‌کفایت معرفی نمودند.

 

حسینی به رویترز گفت که این لکه ننگی برای دولت امریکاست.

 

unnamed تامی کاپرمن تورپ، سخنگوی سیا، ضمن خودداری از اظهارنظر در مورد پرونده حسینی و سایر ایرانیان دستگیرشده، گفت که سازمان سیا هرگز نسبت به زندگی کسانی که به آژانس کمک می‌کنند، بی‌توجه نخواهد بود.

 

تورپ گفت: «سیا تعهدات خود را برای محافظت از افرادی که با ما همکاری می‌کنند بسیار جدی می‌گیرد. و این تصور که برای حفظ آنها تلاش نمی‌کند، کاملاً نادرست است.»

 

حرکت بلند حسینی به سمت جاسوسی، پس از طی‌کردن مسیری پر فرازونشیب به سوی شغلی پردرآمد اتفاق افتاد. او که مدرک تحصیلی خود را به رویترز نشان داده، فرزند یک خطاط است و بزرگ‌شده تهران. گویا به تراش‌کاری و مکانیک خودرو نیز آشناست.

 

او گفت که در طول تحصیلش، آموزگاران به هوش حسینی پی برده و او را تشویق به تحصیل در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه امیرکبیر کرده‌اند. حسینی گفت که یکی از اساتیدش در این دانشگاه او را با دانشجوی سابقی که در ارتباط با دولت ایران بوده، لینک کرده... گویا آن دانشجوی سابق، بعدها به شریک تجاری حسینی تبدیل شده بود.

 

شرکت مهندسی آنها که در سال ۲۰۰۱ تأسیس شد، ارائه‌دهنده خدماتی برای کمک به کسب‌و‌کارهای مرتبط با بهینه‌سازی مصرف انرژی بود. حسینی گفت که ابتدای امر این شرکت عمدتاً با کارخانه‌های مواد غذایی و فولاد کار می‌کرده و به مرور زمان آغاز به انعقاد قراردادهایی با صنایع انرژی و دفاعی ایران کرد. روایت حسینی از سوابق حرفه‌ای‌اش، در شرکت‌ها و رسانه‌های ایرانی و نیز در طول مصاحبه با شش تن از همکارانش مورد تأیید قرار گرفته است.

 

حسینی گفت که موفقیت این شرکت باعث شد که او خانه بزرگی خریده و خانواده خود را ثروتمند کند. او دیگر می‌توانسته ماشین‌های وارداتی بخرد و تعطیلات خود را در سفرهای خارجی بگذراند.

 

اما در سال‌هایی که از پی انتخاب محمود احمدی‌نژاد آمد، یعنی فاصله سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳، کسب‌و‌کار او دچار رکود شد.

 

unnamed(2) تصویر غلامرضا حسینی در سال ۱۳۸۴ در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران. او گفت که بعدها اطلاعاتی را در مورد دو سایت مهم هسته‌ای ایران در اختیار سیا قرار داده است.

 

در دوران حکمرانی احمدنژادِ تندرو، نیروهای امنیتی ایران تشویق به ورود به بخش صنعتی شده و کنترل ارتش بر پروژه‌های تجاریِ سودآور را افزایش دادند. فعالان دموکراسی ایران گفتند که شرکت‌های تأسیس‌شده اغلب خود را تا نقش پیمان‌کاران فرعی در مقابل این گروه تازه‌وارد تنزل دادند.

 

حسینی گفت که طولی نکشید که او مجبور شد بعضی قراردادهایش را از طریق این لینک‌های تازه منعقد کند و کاهش درآمد وادارش کرد برخی از کارگرانش را اخراج نماید.

 

حسینی در بازگوییِ وقایع یک دهه بعد گفت: «آنها با کار آشنایی نداشتند... اما موقع سهم‌گیری، بخش اعظم به خودشان تعلق می‌گرفت. فرض بگیرید که رئیس شرکت هستید و صددرصد کار را یک‌تنه انجام می‌دهید... اما در نهایت عمده درآمد سهم پایین‌ترین افراد می‌شود... این تجاوز مطلق بود.»

 

هم‌زمان، لفاظی‌های امریکا علیه احمدی‌نژاد نیز در حال افزایش بود. از نظر واشنگتن، احمدی‌نژاد محرکی خطرناک بود که آمادگی ساخت تسلیحات هسته‌ای را داشت. حسینی کم‌کم حس می‌کرد که زندگی‌اش به تبع سیستمی بی‌نظم به قهقرا می‌رود... و این بر عصبانیتش می‌افزود.

 

او اعتراف کرد که یک روز در سال ۲۰۰۷ وب‌سایت عمومی سیا را باز کرده و برای تماس با آژانس روی لینکی کلیک کرده است: «من مهندسی هستم که در سایت هسته‌ای نطنز کار کرده و اطلاعاتی دارم.»

 

نطنز، واقع در ۲۰۰ مایلی جنوب تهران، از مراکز اصلی غنی‌سازی اورانیوم است. سوابق آرشیو‌شده از شرکت مهندسی آقای حسینی از سال ۲۰۰۷ نشان می‌دهد که این شرکت روی پروژه‌های برق غیرنظامی کار می‌کرده است. رویترز به صورت مستقل نتوانست کار حسینی در نطنز را تأیید کند.

 

یک ماه بعد، حسینی در کمال ناباوری دید که ایمیلی از جانب سیا دریافت کرده است.

 

عضویت در گروه؟

 

حسینی گفت که سه ماه پس از آن تماس به دوبی پرواز کرد. در بازار شیک سوق مدینه جمیرا به دنبال زنی بلوندی گشت که کتابی مشکی در دستش بود. حسینی بیرون رستورانی در محل قرار منتظر ماند... تا آنکه زن به همراه مردی از راه رسید.

 

مدیر رستوران، آنها را به سمت میزی در گوشه خلوت رستوران راهنمایی کرد. این زن خود را کریس معرفی کرد. او به زبان انگلیسی حرف می‌زد و همراهش صحبت‌هایش را به فارسی بازگردان می‌کرد. زن در حال نوشیدن شامپاین گفت که آنها همان‌هایی هستند که حسینی در پلتفرم چت گوگل باهاشان پیام ردوبدل کرده است. او از حسینی در مورد کارش پرسید.

 

حسینی توضیح داده بود که شرکتش چندین سال پیش روی قراردادهایی برای بهینه‌سازی جریان برق در سایت نطنز کار می‌کرده... عملی متعادل‌کننده و پیچیده برای حفظ سرعت چرخش سانتریفیوژها... در حدی که متناسب با سرعت مورد نیاز برای غنی‌سازی اورانیوم باشد.

 

نظنز واقع در مرکز ایران، قلب برنامه هسته‌ای تهران بود که به گفته دولت ایران، هدفش غیرنظامی بود. اما واشنگتن این سایت را هسته اصلی فشار ایران برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای می‌دانست.

 

حسینی به کریس گفت که شرکتش، پیمانکار فرعیِ شرکت «کالای الکتریک» بوده است... همان شرکتی که در سال ۲۰۰۷ به دلیل نقش ادعایی آن در برنامه توسعه هسته‌ای ایران، تحریم شده بود.

 

او افزود که حالا به دنبال قراردادهای دیگر در سایر سایت‌های حساس نظامی و هسته‌ای است.

 

کالای الکتریک، پاسخی به درخواست‌های اظهارنظر نداده است.

 

روز بعد آنها یک بار دیگر با هم ملاقات کردند؛ این بار در اتاق هتل حسینی، اتاقی مشرف به خلیج‌فارس. حسینی در این دیدار نقشه‌ای مقابل آنها روی میز باز کرده بود که برق متصل به تأسیسات هسته‌ای نطنز را نشان می‌داد. حسینی به یاد می‌آورد که زمان انجام این کار دهان کریس از حیرت باز مانده بود.

 

حسینی توضیح داد که با وجود چندساله بودن عمر نقشه، باز هم می‌شد از نمادهای آن، میزان نیرویی را که به تأسیسات جریان می‌یابد تخمین زد... مبنایی که به واشنگتن در برآورد شمار سانتریفیوژهای فعال کنونی یاری می‌رساند. حسینی بر این باور بود که این شواهد می‌توانند برای ارزیابی میزان پیشرفت به سوی پردازش اورانیوم بسیار غنی مورد نیاز برای تولید سلاح هسته‌ای مورد استفاده قرار گیرد.

 

حسینی گفت که آن زمان ازین موضوع اطلاع نداشته که نطنز از قبل در تیررس مقامات امریکایی بوده. تحلیل‌گران امنیتی به این نتیجه رسیدند که در همان سال، واشنگتن و اسرائیل، سلاحی سایبری پرتاب کردند که سانتریفیوژها را خراب و آنها را به ویروس آلوده می‌کرد... ویروسی که غنی‌سازی اورانیوم در نظنز را برای سال‌های آینده غیرممکن می‌ساخت.

 

رویترز نتوانست تأیید کند که آیا اطلاعات حسینی نیز به آن خرابکاری سایبری یا سایر عملیات‌ها کمکی کرده است یا نه.

 

unnamed(3) محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت در سال ۲۰۰۸ و در حال بازدید از تأسیسات هسته‌ای نطنز

 

حسینی گفت که سیا در جلسات بعدی از او خواسته که توجه خود را به هدف گسترده‌تر ایالات‌متحده متمرکز کند: یعنی شناسایی نقاط بحرانی احتمالی در شبکه سراسری برق ایران، که در صورت اصابت موشک یا خرابکاری منجر به خاموشی طولانی‌مدت و فلج‌کننده می‌شود.

 

حسینی گفت که در طول سه سال، در مجموع ۷ جلسه در تایلند و مالزی با سیا دیدار داشته است. او برای نشان‌دادن شواهدی از سفرهای خود، عکس‌هایی از مُهرهای ورودی در پاسپورتش را برای همه سفرها (به جز دو سفر اول، که به بیان خودش از پاسپورتی قدیمی‌تر که حالا دور انداخته، استفاده کرده بود) ارائه داد.

 

حسینی گفت که با پیشرفت روابط، یک مرد جایگزین کریس شد... مردی که توسط مقاماتِ ارشدتر در عملیات سیا، و نیز کارشناسانِ فنیِ آشنا به اصطلاحات تخصصی همراهی می‌شد.

 

این نقش تازه، حسینی را تهییج کرده و حس هدفمندی بیشتری به کارش تزریق کرده بود. او تلاش کرد تجارتی راه بیندازد که به او در دستیابی به اطلاعاتِ مورد نیاز سیا، کمک کند. به بیان او بدین ترتیب شرکتش، جهت ارزیابی نیازهای برقی یک پروژه عظیم تجاری در شمال تهران، با واحدی از ستاد، تحت کنترل مقامات عالی ایران، قراردادی منعقد ساخت.

 

حسینی گفت که به نمایندگی از این سازمان، شرکت دولتی برق توانیر را برای تأمین برق مورد نیاز توسعه گسترده تحت فشار قرار داد. وقتی توانیر گفت که برق کافی برای پاسخ‌گویی به نیازهای عظیم پروژه ندارد، حسینی درخواست ارائه تحلیلی عمیق از شبکه سراسری را کرد.

 

چنین تحلیلی به او امکان دسترسی به نقشه‌هایی را می‌داد که چگونگی جریان‌یافتن برق به سایت‌های هسته‌ای و نظامی، و نیز نحوه خرابکاری در نقاط حساس شبکه را نشان می‌دادند.

 

ستاد و توانیر، درخواست‌های اظهارنظر را بی‌پاسخ گذاشتند.

 

در آگوست ۲۰۰۸ و یک سال پس از جاسوس‌شدن حسینی، او در هتلی در دوبی با افسری مسن‌تر که شانه‌های پهنی هم داشت ملاقات کرده بود.

 

unnamed(5) غلامرضا حسینی می‌گوید که یکی از افسران سیا، این عروسک خرسی را به عنوان هدیه‌ای برای دخترش به او داده بود.

 

 

حسینی سخنان افسر مزبور را این‌طور بازگو کرد: «ما باید تعهدات خود را گسترش دهیم.» او کاغذی به حسینی داده و از او خواسته بود متعهد شود که اطلاعاتی که به اشتراک می‌گذارد، در اختیار هیچ دولت دیگری قرار نخواهد گرفت.

 

پس از آن افسر دیگری به حسینی یک سیستم ارتباط مخفی را نشان داده بود که از آن می‌توانست برای دسترسی به گردانندگان خود استفاده کند: یک وب‌سایت ابتدایی فوتبالِ فارسی‌زبان با نام Iraniangoals.com. که واردکردن رمز عبور در نوار جستجوی باعث می‌شد پنجره پیام‌های مخفی باز شده و حسینی بتواند اطلاعاتی ارسال کرده و دستورالعمل‌های سیا را نیز دریافت کند.

 

حسینی در جریان یکی از همین سفرها ازین که تولد سه‌سالگی دخترکش را از دست داده، ابراز تأسف کرده بود و یکی از افسران سیا برایش خرسی عروسکی خرید و آن را حسینی داد که به فرزندش بدهد. حسینی به رویترز گفت: «آنجا بود که حس کردم واقعاً به این تیم ملحق شده‌ام.»

 

نقصان سیستم مخفی

 

آنچه حسینی از آن بیخبر بود این بود که قدرتمندترین سازمان اطلاعاتی جهان، ابزاری را در اختیار او گذاشته که همان ابزار منجر به دستگیری‌اش نیز می‌شود. در سال ۲۰۱۸، یاهو‌نیوز گزارش داد که یک سیستم ارتباط مخفی مبتنی بر وب معیوب، منجر به دستگیری و اعدام ده‌ها تن از مخبران سیا در ایران و چین شده است.

 

رویترز، سایت ارتباطی محرمانه سیا (Iraniangoals.com) را در آرشیوی اینترنتی در دسترس عموم قرار داد. و پس از آن از دو تحلیلگر مستقل سایبری (بیل مارکزاک از دانشگاه تورنتو و زک ادواردز از ویکتوری مدیوم) خواست که بررسی کنند که ایران چطور ممکن است از نقاط ضعف فناوریِ خود سیا، برای افشای هویت حسینی و سایر خبرچینان سیا استفاده کرده باشد.

 

وبسایت(1) Iraniangoals.com در ظاهر چیزی شبیه به سایتی برای ورزش‌دوستان بود. اما چیزی که شبیه نوار جستجو بود، در واقع فیلدی بود برای ورود رمز عبور

 

 

در واقع کد HTML برای نوار جستجو حاوی کلمه «گذرواژه» بود. و تایپ‌کردن رمز عبور در نوار جستجو، فرایند ورود را آغاز کرده و ورود موفقیت‌آمیز به یک لینک پیام‌رسانی مخفی، جهت مکاتبه با سیا را فراهم می‌ساخت.

 

مارکزاک و ادواردز به سرعت متوجه شدند که پنجره مخفی پنهان‌شده در این سایت با کلیک راست بر روی صفحه قابل مشاهده خواهد شد.

 

این کد حاوی توضیحاتی از عملکردهای مخفی، نظیر کلمات پیام بود... این دو سرنخ‌هایی یافتند که نشان می‌داد در سایت مزبور، قابلیت پیام‌رسانی تعبیه شده است.

 

کدگذاری نوار جستجو که نرم‌افزار پیام‌رسان مخفی را راه‌اندازی می‌کرد، برچسب «رمز عبور» بود.

 

تحلیل‌گران به این نتیجه رسیدند که این سایت یکی از صدها وب‌سایتی بوده که توسط سیا به صورت انبوه تولید شده و در اختیار منابع آن قرار گرفته است. این سایت‌های ابتدایی اغلب به موضوعاتی نظیر زیبایی و تناسب اندام و سرگرمی اختصاص داشتند.

 

دو مقام سابق سیا به رویترز گفتند که هر وبسایت جعلی تنها به یک جاسوس اختصاص داده شده بود تا در صورت افشای هر یک از عوامل، تمامی اسرار شبکه فاش نگردد.

 

اما به گفته تحلیلگران مستقل، سیا شناسایی این سایت‌ها را ساده کرده است. مارکزاک، بالغ بر ۳۵۰ وب‌سایت حاوی سیستم پیام‌رسان مخفی را شناسایی کرده که هر کدام‌شان لااقل برای ۹ سال افلاین بوده و بایگانی شده‌اند.

 

ادواردز یافته‌ها و روش شناسایی خود را تأیید کرده است. سوابق آنلاینی که آنها تحلیل کردند نشان می‌دهد که فضای میزبانی این وب‌سایت‌های اصلی اغلب به صورت عمده توسط ده‌ها نفر، که بیشترشان از همان ارائه‌دهندگان اینترنت بودند، و در فضای سروری مشابه خریداری شده است.

 

نتیجه آنکه شناسه‌های عددی یا آدرس‌های IP برای بسیاری ازین وبسایت‌ها درست مثل خانه‌هایی واقع در یک خیابان بودند... یعنی: متوالی.

 

مارکزاک، محقق آزمایشگاهی گفت: «سیا در این موضوع شکست خورد. حالا این سیستم مخفی پیام‌رسانی مثل انگشت‌شستی شده است که زخمی با نشانه‌ای بارز رویش افتاده باشد.»

 

به علاوه برخی از این وب‌سایت‌ها نام‌های بسیار مشابهی داشتند. مثلاً در همان زمان که حسینی از طریق سایت Iraniangoals.com با سازمان سیا در ارتباط بود، سایتی دیگر نیز با عنوان Iraniangoalkicks.com برای مخبری دیگر ساخته شده بود.

 

تحلیلگران دریافتند که لااقل ۲۲ سایت از بیش از ۳۵۰ سایت تولیدشده از سوی سیا، پلتفرم‌های پیام‌رسانی برای عوامل ایرانی بوده‌اند.

 

در مجموع این ویژگی‌ها به معنای کشف یک جاسوس با استفاده از یکی از همین وب‌سایت‌ها بود... وب‌سایتی که به سازمان اطلاعاتی ایران امکان می‌داد صفحات دیگری را هم که توسط سایر مخبران سیا استفاده می‌شد، شناسایی کنند.

 

پس از شناسایی این سایت‌ها، دستگیری عواملی که از آنها استفاده می‌کردند، بسیار ساده بود... ایرانیان فقط باید کمی انتظار می‌کشیدند... به بیان تحلیل‌گران، امکان شناسایی تمامی سایت‌ها برای آن‌دسته از رقبای جاسوسی که دقت کافی را داشتند، فراهم بود.

 

البته که این آسیب‌پذیری سیطره‌ای ورای ایران را شامل می‌شد. تحلیلگران دریافتند که این وبسایت‌ها که به زبان‌های مختلف نوشته شده‌اند، مجرای ارتباطی سیا با لااقل ۲۰ کشور از جمله چین و برزیل و روسیه و تایلند و غنا بوده‌اند.

 

تورپ، سخنگوی سیا، از اظهارنظر در مورد این موضوع اجتناب کرده است.

 

 

 

برچسب ها:
ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

هزینه عملیات نظامی ایران علیه اسراییل چقدر شد؟

مهریه؛ ابزار سودجویی برخی زنان یا زورگویی برخی مردان؟!

یک بزم کوچک در اسپیناس پالاس...

ماجرای انفجار در اصفهان چیست؟| آمریکا: از گزارش‌هایی درباره‌ی حمله اسرائیل به داخل ایران مطلعیم| فعال شدن پدافند هوایی ایران در آسمان چند استان کشور

حمایت از کدام خانواده؟

چرا تروریست‌ها چابهار را هدف گرفتند؟ | ظرفیت بندر چابهار بیشتر از گوادر است | جنبش‌های تجزیه‌طلبانه بلوچی مخالف سرمایه‌گذاری چین در چابهار هستند

۹۵ درصد قصور پزشکی در بیمارستان بیستون؛ دلیل فلج مغزی بهار

بیانیه سیدمحمد خاتمی در ارتباط با حمله به ساختمان كنسولگرى ايران در سوریه

‏‎از حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار چه می‌دانیم؟| این گزارش تکمیل می‌شود

حالا چه باید کرد؟

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

تجاوز سربازان اسراییلی به زنان در بیمارستان الشفا

مقام معظم رهبری سال جدید را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نام‌گذاری کردند

بچه‌های ظریف کجا زندگی می‌کنند؟

پیشنهاد سردبیر

پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی

درآمد رائفی پور از کجاست؟!

بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده

طالبان این بار آب را به شوره‌زار نمی‌فرستد؟!

دیاکو حسینی در گفت‌وگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد

چرا ایران عملیات نظامی را از پیش اطلاع داد؟

زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!