سال گذشته صندوق بینالمللی پول در حالی از تورم زیر سه درصد در ۹۱ کشور جهان خبر داد که پیشبینی کرده بود تورم کشور ونزوئلا در پایان سال ۲۰۱۹ از مرز ۱۰ میلیون درصد نیز عبور کند. امروز تورم بیماری ریشهکنشده در اقتصاد بیشتر کشورهای جهان است. حتی در کشورهایی مثل چاد، بورکینافاسو و گینهبیسائو که از فقیرترین کشورهای جهان هستند نیز تورم کمتر از سه درصد است. با این حال کشوری چون ونزوئلا که دارای بیشترین ذخایر نفتی جهان است دچار ابرتورمی شده که رهایی از آن ناممکن به نظر میرسد. اگرچه در حال حاضر ابرتورم تنها در ونزوئلا وجود دارد اما در طول تاریخ حداقل در ۵۸ مورد در کشورهای مختلف رخ داده است. تقریبا در تمام این موارد دلایل بروز ابرتورم کسری بودجه دولت و خلق پول بوده است؛ اما خلق پول چگونه اقتصاد کشورها را ویران میکند؟
ابرتورم چیست و چگونه به وجود میآید؟
«ابرتورم» به وضعیتی اطلاق میشود که کشوری نرخ تورم بسیار بالا و پرشتاب را تجربه کند. اگرچه معیار مشخصی برای تعریف این مفهوم وجود ندارد اما اغلب این اصطلاح در توصیف وضعیت کشورهایی با تورمهای سالانه بالای ۱۰۰ درصد کاربرد دارد.
در زمان بروز «ابرتورم» ارزش واقعی پول کشور به سرعت از بین میرود و در نتیجه مردم میکوشند داراییهای خود را از پول محلی به ارزهای خارجی پایدار تبدیل کنند. در چنین شرایطی سطح عمومی قیمتها روزانه افزایش پیدا می کند.
ابرتورمها ناشی از خلق پول در زمان کسری بودجه هستند. بیشتر دولتها برای پوشش کسری بودجه خود به «خلق پول» روی میآورند. از آنجایی که عامل ایجاد تورم افزایش نقدینگی است، با خلق پول تورم افزایش مییابد. در چنین شرایطی دولت پس از مدتی درخواهد یافت که دیگر نمیتواند با پولی که چاپ میکند، خرید چندانی انجام دهد. در نتیجه دولت در واکنش به کاهش قدرت خرید بر سرعت خلق پول میافزاید. بهدنبال خلق مجدد نقدینگی تورم نیز با سرعت بیشتری بالا میرود. در چنین شرایطی چرخه «ابرتورم» آغاز شده است. ورود دولت به این چرخه آسانترین راه برای جبران کسری بودجه دولت به نظر میرسد اما اغلب دولتها پس از ورود به این چرخه آنچنان در آن گرفتار میشوند که رهایی از آن بسیار دشوار خواهد بود.
ونزوئلا؛ جایی که با حداقل دستمزد تنها میتوان هفت دانه تخم مرغ خرید
اقتصاد ونزوئلا تا حد زیادی وابسته به فروش نفت خام است. درآمد حاصل از صادرات نفت بیش از ۵۰٪ از تولید ناخالص داخلی و تقریباً ۹۵ درصد از کل صادرات ونزوئلا را تشکیل میدهد. ونزوئلا دارای بزرگترین ذخایر نفت جهان و پنجمین عضو اوپک از لحاظ تولید نفت است.
از میان پنج کشوری که در سال ۱۹۶۰ میلادی اوپک را تشکیل دادند، تنها ونزوئلا ، خاورمیانهای نبود. حضور ونزوئلا در میان چهار کشور خاورمیانهای دیگر در این ائتلاف به دلیل اهمیت این کشور در بازار نفت جهان بود. از دهه ۱۹۵۰ میلادی تا اوایل دهه ۱۹۸۰ اقتصاد ونزوئلا شاهد رشدی مداوم بود. دردهه ۱۹۷۰ میلادی این کشور ۱۰ درصد از تولید نفت خام جهان را در دست داشت و دارای بالاترین استاندارد زندگی در میان کشورهای آمریکای لاتین بود. در آن سالهای نهچندان دور درآمد سرانه ونزوئلا چندین برابر همسایگانی چون برزیل و کلمبیا بود. چهار دهه بعد اما وضعیت آنچنان دگرگون شد که ونزوئلاییها به امید گشایشی چند و دسترسی به کالاهایی معدود پشت مرزهای کلمبیا صف میکشیدند.
در جریان سقوط قیمت نفت در دهه ۱۹۸۰ درآمدهای ارزی ونزوئلا به شدت کاهش یافت و دولت این کشور اقدام به چاپ پول کرد. افزایش نقدینگی منجر به افزایش تورم و افت تصاعدی ارزش پول این کشور شد تا جایی که تورم ونزوئلا در سال ۱۹۹۶ به ۹۹ درصد رسید. سه سال بعد هوگو چاوز در این کشور به قدرت رسید. حضور چاوز در مقام ریاستجمهوری ونزوئلا سقوط اقتصاد این کشور را سرعت بخشید.
از آن زمان تولید نفت در ونزوئلا بهطور مدوام کاهش یافت و واحد پول ونزوئلا بیش از پیش ارزش خود را از دست میداد. دولت نیز در واکنش به کاهش ارزش پول و افزایش تورم اقدام به چاپ بیرویه اسکناس میکرد و در نتیجه تورم این کشور بیش از پیش افزایش مییافت. در سال ۲۰۱۷ تورم ونزوئلا به بیش از ۲۰۰۰ درصد رسید و بیش از ۷۰ درصد مردم این کشور به زیر خط فقر سقوط کردند.
از سال ۲۰۱۷ تاکنون آماری از میزان دقیق تورم ونزوئلا در دست نیست. در پی وخیم شدن شراقط اقتصادی بانک مرکزی ونزوئلا ارائه آمارهای اقتصادی را متوقف کرد. به دلیل افزایش پرشتاب تورم در این کشور تخمین میزان واقعی تورم دشوار است اما صندوق بینالمللی پول تورم این کشور در پایان سال ۲۰۱۹ را بیش از ۱۰ میلیون درصد پیشبینی کرده است. گفته میشود در سال ۲۰۱۸ قیمت کالاها در ونزوئلا بهطور متوسط هر ۱۹ روز یکبار دو برابر شده است.
آلمان و چمدانهای پر از مارک
آلمان نیز مانند ونزوئلا یکی از کشورهایی است که ابرتورم ناشی از خلق پول را تجربه کرده است، با این تفاوت که آلمان توانست از این بحران خارج شود. جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۹ با بدهیها و غرامتهای سنگین برای آلمان به پایان رسید. دولت آلمان برای پرداخت بدهیهای خود شروع به چاپ مارک، پول ملی این کشور، کرد. هرچه دولت آلمان بیشتر مارک چاپ میکرد از ارزش آن بیشتر کاسته میشد. خلق بیوریه مارک منجر به افزایش تورم آلمان شده بود اما بحران واقعی این کشور از سال ۱۹۲۳ آغاز شد. در سال ۱۹۲۳ به دلیل ناتوانی آلمان از پرداخت بدهیهایش نیروهای فرانسوی و بلژیکی دره روهر، قلب صنعتی آلمان، را اشغال کردند. آنها خواستار دریافت طلبهایشان با ارزهای معتبر بودند. این ماجرا بحران در آلمان را شدیدتر کرد و دولت با شتاب بیشتری اقدام به چاپ اسکناس کرد.
در اکتبر ۱۹۲۳، نرخ تورم به ۲۹ هزار و ۵۰۰ درصد در ماه رسید و هر سه روز قیمتها دو برابر می شد. بهای یک عدد نان که در ماه ژانویه آن سال ۲۵۰ مارک بود، در ماه نوامبر به ۲۰۰ تریلیون مارک رسید. مردم حقوق دریافتیشان را در چمدان حمل میکردند. میگویند شخصی که مدتی حواسش به چمدانش نبود، متوجه شد که دزدی چمدان را برده ولی پولها را نبرده است چرا که قیمت یک چمدان از پولهای موجود در آن بیشتر بود.
با این حال آلمان توانست از چرخه خلق پول و ابرتورم خارج شود. در همان سال دولت آلمان واحد پول تازهای به نام رنتمارک به گردش انداخت که پشتوانه آن زمینهای زراعی بود. در نهایت دولت آلمان با رویآوردن به سیاستهای انقباضی شدید چاپ پول را کنترل کرد و با جلوگیری از چاپ پول بیپشتوانه تورم کنترل شد و قیمتها ثبات یافت.
پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی
بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده
دیاکو حسینی در گفتوگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد
اینفوگرافیک
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران