سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ 19 March 2024
جمعه ۰۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۱
کد خبر: ۶۱۰۵۸
امیر موسوی، دیپلمات اسبق در گفت و گو با «فراز»

پایان جنگ سرد با عربستان، مهمتر از بازگشایی سفارتخانه است

پایان جنگ سرد با عربستان، مهمتر از بازگشایی سفارتخانه است
مهمترین دستاورد ازسرگیری روابط ایران و عربستان پایان دادن به جنگ سرد و به دنبال آن جنگ رسانه‌ای میان دو کشور بود. ما نمی‌خواهیم که روابط‌مان را به پیش از زمان تعطیلی سفارت خانه نه‌ها و قطع روابط بازگردانیم. حتی به سطح روابط در دولت‌های آقایان هاشمی و خاتمی چرا که حتی در آن بازه زمانی نیز جنگ سرد و رسانه‌ای که به آن اشاره کردم میان دو کشور در جریان بود. ‌
نویسنده :
سیده آمنه موسوی

سیده آمنه موسوی

 

مهمترین دستاورد ازسرگیری روابط ایران و عربستان پایان دادن به جنگ سرد و به دنبال آن جنگ رسانه‌ای میان دو کشور بود. ما نمی‌خواهیم که روابط‌مان را به پیش از زمان تعطیلی سفارت خانه نه‌ها و قطع روابط بازگردانیم. حتی به سطح روابط در دولت‌های آقایان هاشمی و خاتمی چرا که حتی در آن بازه زمانی نیز جنگ سرد و رسانه‌ای که به آن اشاره کردم میان دو کشور در جریان بود. ‌امیر موسوی، دیپلمات اسبق و کارشناسان مسائل خاورمیانه با بیان این موضوع متذکر می‌شود: « سعودی‌ها می‌خواستند نقش صدام در مقابل ایران را مجدداً ایفا کنند و محمدبن سلمان را به رویارویی با ایران بکشانند اما ولیعهد سعودی با گذشت زمان از این تصمیم صرفه نظر کرد. البته در مسیر رویارویی با ایران از فعالیت کانال‌های بسیاری سود برد. هزینه‌های زیادی را صرف اقدامات تروریستی کرد. از کردستان تا سیستان و بلوچستان به دنبال تحریک مردم بود و رسما هم اعلام کرد که جنگ را به تهران می‌کشاند و حالا با بهبود روابط دو کشور، اعراب در رسانه‌هایشان می‌نویسند ولیعهد سعودی در سال ۲۰۱۷ گفته بود جنگ را به ایران می‌کشانیم اما حالا به دنبال سرمایه‌گذاری در ایران است. » او همچنین در گفت و گو با فراز با تأکید بر این نکته که تمامی اقدامات در سفارت خانه‌های ایران و عربستان برای بازگشایی نمایندگی‌های دیپلماتیک دو کشور صورت گرفته است» اضافه کرد: « البته پیش از این بازگشایی، ضروری است که وزرای خارجه ایران و عربستان ملاقاتی با یکدیگر داشته باشند که ممکن است این دیدار در دهه نخست ماه مبارک رمضان انجام شود». موسوی همچنین با بیان این موضوع که آغازگر مذاکرات ایران عربستان یک سپاهی( قاسم سلیمانی) و پایان دهنده آن نیز یک سپاهی دیگر( علی شمخانی) بود، تصریج کرد: «با این اقدام طرف مقابل این اطمینان را پیدا کرد که طرف گفت و گو و مصالحه سپاه پاسداران است». مشروح این گفت و گو بدین شرح است:

 

**موضوع بهبود رابطه با عربستان سالهاست که در دستور کار مقامات دولت‌های دوازدهم و سیزدهم قرار داشت اما در روز‌های پایانی اسفندماه به یکباره خبری در صدر اخبار رسانه‌های جهان قرار گرفت مبنی بر اینکه تهران و ریاض توافقنامه ازسرگیری روابط دوجانبه را با میانجیگری پکن امضا کرده‌اند. چین از چه زمانی وارد پروسه بهبود روابط ایران و پادشاهی سعودی شد و درخواست برای ازسرگیری مجدد روابط ابتدا از سوی چه کسی مطرح شد؟ در خبر‌ها آمده بود که این موضوع در سفر آقای رئیسی به چین عنوان شده بود اما شاید بهتر باشد که این موضوع را از شما نیز بشنویم.

 

گفت و گو‌های جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سعودی بیش از یکسال پیش در عراق آغاز شد. حتی شاید بتوان گفت این گفت و گو‌ها با ابتکار حاج قاسم سلیمانی و آقای عادل عبدالمهدی نخست وزیر اسبق عراق سال‌ها پیش آغاز شده بود. در سفر آقای عبدالمهدی به ریاض، پادشاه عربستان تمایل خود را برای ازسرگیری روابط با ایران از طریق دولت عراق اعلام کرده بود چرا که سعودی‌ها از سال پنجم جنگ یمن متوجه شدند که این جنگ پایانی نخواهد داشت و مشکلات عدیده‌ای برای عربستان ایجاد کرده و خواهد کرد. مخصوصاً پس از بمباران آرامکو و شرایطی که برای امارات به وجود آمد ریاض و ابوظبی به این سطح از تحلیل رسیدند که باید ارتباطی با تهران برقرار کنند. در آن زمان راهی نیز برای ازسرگیری رابطه نبود و واشنگتن تلاش می‌کرد تا این ارتباط و نزدیکی به هیچ وجه صورت نگیرد؛ آمریکا و غرب از قطع روابط ایران و عربستان سود فراوانی برده‌اند. در آخرین مورد ۹۰۰ میلیارد دلاری که ترامپ از این کشور‌ها در ازای فروش سلاح و کمک‌های امنیتی دریافت کرد را باید اقدامی در همین راستا ارزیابی کنیم.

 

شهید سلیمانی حامل چه نامه مهمی درباره روابط ایران و عربستان بود؟

 

**البته در بحث آرامکو بار‌ها عنوان شده است که این سلاح‌ها توسط حوثی‌ها و از خاک عراق به سوی خاک عربستان شلیک شده است.

 

منظورم این است که دریافتند جنگ علیه یمن نتیجه نخواهد داد و طی سال‌هایی که این جنگ در جریان بود یمنی‌ها قوی‌تر شده و شرایط را به نفع خودشان تغییر داده‌اند. در زمان آغاز جنگ، سعودی‌ها اعلام کردند که این جنگ حداکثر طی سه یا چهار هفته آینده به پایان می‌رسد اما در سال پنجم بروز این جنگ دریافتند که جنگ مذکور پایانی ندارد و به دنبال حل و فصل سیاسی آن بودند که با کمک‌های ایران بتوانند به آن دست پیدا کنند. برهمین اساس هم پیشنهاد برقراری ارتباط را مطرح کردند و سردار قاسم سلیمانی هم، حامل پاسخ مهم ایران بود که مورد هدف پهپاد‌های آمریکایی قرار گرفت.

 

**پاسخ چه بود؟

 

نامه شهید قاسم سلیمانی از سوی ریاست جمهوری و شورای عالی امنیت ملی وقت و با اعمال نقطه نظرات مقام معظم رهبری تهیه شده بود. البته جزئیات این نامه هیچگاه فاش نشد اما می‌توان گفت که با لحاظ ۴ نکته اساسی به نگارش درآمده بود و بر پایان دادن تنش میان ریاض و تهران و جنگ یمن تأکید داشت. این نامه دارای پیشنهادات کاربردی بود که در مشورت با طرف‌های یمنی تهیه شده بود یعنی با حوثی‌ها و انصارالله. پیشنهاداتی که قرار بود در اختیار عادل عبدالمهدی قرار گیرد تا برای آغاز گفت و گو‌ها با طرف سعودی از آن‌ها استفاده کند. اما متأسفانه آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها مایل به برقراری ارتباط مجدد میان تهران و ریاض نبودند به همین دلیل سردار قاسم سلیمانی را در بدو ورود به فرودگاه بغداد به شهادت رساندند.

بعد هم آقای عبدالمهدی را از قدرت برکنار کردند؛ با خواست سعودی‌ها نخست وزیر اسبق عراق میانجی ۵ دوره مذاکره میان ایران و عربستان بود و تلاش‌های عبدالمهدی توسط آقای کاظمی نخست وزیر بعدی عراق ادامه پیدا کرد و به راه حل‌های قابل توجهی نیز دست پیدا کرده بودند. در جلسه پنجم که با حضور نمایندگان شورا‌های عالی امنیت ملی دو کشور برگزار شد پیش‌نویس دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان نیز تهیه و تنظیم شده بود اما مجدداً با دخالت آمریکا این مذاکرات ادامه پیدا نکرد و به جلسه ششم نرسید و واشنگتن مانع دیدار وزرای خارجه تهران و ریاض شد.

 

 شوکه شدن آمریکا از تحولات میان ایران و عربستان 

 

** دلیل سپردن کار به چینی‌ها چه بود؟ آیا عراق نتوانست مسیر ادامه مذاکرات را هموار کند یا مورد دیگری در جریان بود؟

 

فکر می‌کنم سعودی‌ها به صورت سری در سفر رئیس جمهور چین به ریاض و امضای قرارداد‌های کلان این درخواست را مطرح کرده بودند. یعنی به صورت محرمانه و بدون اطلاع آمریکایی‌ها این مذاکرات ادامه پیدا کند.

 

**در خبر‌ها آمده بود که موضوع میانجیگری چین در سفر آقای رئیسی مطرح شده بود. اگر ریاض درخواست واسطه‌گری پکن در سفر رئیس جمهور چین به عربستان را مطرح کرده بود که نباید بیانیه دخالت‌آمیز سعودی‌ها و چینی‌ها در رابطه با حاکمیت ملی ایران و جزایر سه‌گانه آن منتشر می‌شد؟

 

چینی‌ها با در پیش گرفتن دیپلماسی متعادل و آرام درصدد پیشبرد برنامه‌های خود هستند. در مورد مباحثی که در خلال سفر رئیس جمهور چین به پکن مطرح شد نیز معاون رئیس جمهور این کشور به تهران آمد و توضیحاتی را ارائه کرد. سفر آقای رئیسی به پکن نیز پس از آن و با دعوت رسمی رئیس جمهور چین از‌ایشان صورت گرفت. در این سفر‌ایده طرف چینی به صورت کامل بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفت. حتی برنامه دیدار آقای شمخانی با طرف سعودی نیز در سفر مذکور به اتفاق نظر رؤسای جمهور ایران و چین رسید. معتقدم علت شوکه شدن آمریکا و خشم اسرائیل نیز به جهت سری بودن برنامه دیدار نمایندگان شورا‌های عالی امنیت ملی ایران و عربستان بود که برای نخستین بار در طول تاریخ روابط آمریکا و عربستان از جانب طرف سعودی و بدون اطلاع واشنگتن صورت گرفته بود.

این امر نشان دهنده میزان جدیت ریاض برای دستیابی به توافق با تهران بود. لازم به ذکر است که با ازسرگیری روابط ایران و عربستان دو موضوع اساسی در دستور کار تهران و ریاض قرار گرفت. ابتدا اینکه دو طرف به نوعی اعتماد و اطمینان از روابط دوجانبه‌شان رسیده‌اند و دیگر هم پایان دادن به جنگ سرد میان ایران و عربستان است؛ در شرایط فعلی ما نمی‌خواهیم که سطح روابط به روابط تهران و ریاض پیش از تعطیلی سفارت خانه‌ها برسد چرا که در همان شرایط نیز جنگ سردی میان دو کشور در جریان بود. سعودی‌ها از تمام توان خود برای جنگ با ایران در مناطق مختلف منطقه استفاده کردند. اقدامات خود را با پشتیبانی از صدام آغاز کردند و در اواخر روابط دوجانبه با درگیری‌های منطقه‌ای در عراق، یمن، سوریه و لبنان ادامه دادند. لذا از دیدگاه بنده پایان دادن به جنگ سرد ایران و عربستان با ارزش‌ترین دستاورد از سرگیری روابط دو کشور است.

آن‌ها نیز با یکدیگر کش مکش‌هایی داشتند. عربستان یک اردویی داشت و جمهوری اسلامی ایران هم اردویی دیگر که برای هر دو طرف با صرف هزینه‌های کلان جانی و مالی و استراتژیک همراه بود. معتقدم با پایان جنگ سرد، جنگ رسانه‌ای ایران و عربستان هم به پایان می‌رسد. همینطور جنگ‌های نیابتی دو کشور. به صورت کلی هم‌امیدواریم شرایط قابل قبولی میان تهران و ریاض و کشور‌های دیگر برقرار شود که شاید به بهبود روابط عربستان با گروه‌های مقاومت نیز بیانجامد. یا در کمترین حالت دیگر جنگ سرد و رسانه‌ای در جریان نباشد. هر چند که به نظرم اسرائیل و آمریکا بیکار نمی‌نشینند و تلاش می‌کنند تا این مصالحه و روابط صمیمی تهران وریاض به سرانجام نرسد. ما شاهد گام‌های مهم سعودی برای ازسرگیری روابط دو کشور هستیم.

 

**مثلاً چه گام‌هایی؟ می‌توانید به مواردی اشاره کنید؟

 

دعوت از آقای رئیسی برای سفر به ریاض یکی از این موارد است. اعلام آمادگی عربستان برای سرمایه‌گذاری در ایران هم مورد دیگر.

 

**واقعاً سعودی‌ها این سرمایه‌گذاری را انجام می‌دهند؟ در همین رابطه از چند تن از فعالین اقتصادی سووالاتی را مطرح کردم اما همه آن‌ها هم نظر بودند که حتی در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی که روابط ایران و عربستان در بهترین سطح خود در جریان بود نیز هیچگاه سعودی‌ها در ایران سرمایه‌گذاری انجام ندادند.

 

ما خواهان بازگشت به سطح روابط گذشته‌مان نیستیم.

 

**منظور من این است وقتی روابط تهران و ریاض در بهترین حالت خود(دولت اصلاحات) قرار داشت این سرمایه‌گذاری صورت نگرفت. آیا سعودی‌ها حالا این اقدام را انجام می‌دهند؟

 

با توافقی که در رابطه با خاتمه جنگ سرد میان دو کشور صورت گرفت این امر می‌تواند محقق شود. اجازه دهید به این موضوع اشاره کنم که حتی در دوره ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی هم جنگ سرد میان تهران و ریاض برقرار بود.

 

ضمانت چینی‌ها برای حفظ دستاوردهای میان ایران و عربستان

 

**اما روابط در سطح قابل قبولی جریان داشت

 

سطح روابط قابل قبول بود اما جنگ سرد نیز جریان داشت چرا که ارگان‌های مختلف و مسائل متعددی درگیر روابط منطقه‌ای تهران و ریاض بودند. مثلاً در همان زمان که ملک عبدالله پادشاه فقید سعودی در حال مذاکره با آقای احمدی نژاد بود عربستان از افزایش تحریم‌های ایران توسط آمریکا استقبال می‌کرد. یا در دولت آقای روحانی همزمان با بهبود روابط تهران و ریاض، سعودالفیصل وزیر خارجه وقت سعودی نیز در تلاش برای جلوگیری از انعقاد توافق جامع هسته‌ای ایران بود. همه این موارد به دلیل‌ایستایی جنگ سرد در روابط دو کشور بود. اما در حال حاضر با توافقات صورت گرفته میان آقای شمخانی با طرف سعودی که‌امیدوارم در آینده محتویات مذاکرات آن منتشر شود ما به دستاورد‌های بسیار مهمی با ضمانت چینی‌ها دست پیدا کرده‌ایم.

 

**بحثی در جریان است که ورود چین به موضوع از سرگیری روابط ایران و عربستان به لحاظ نگرانی پکن از به خطر افتادن امنیت انرژی منطقه خاورمیانه بوده است. به هر حال چین بزرگترین وارد‌کننده نفت از عربستان و بزرگترین خریدار نفت ایران است.

 

چین علاوه بر موضوع خرید نفت، قرارداد‌های مهمی با ارزش ۳۵۰ میلیارد دلار با عربستان منعقد کرده است. پیش از آن نیز در سفر به ایران قراردادی بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار را به امضا رسانده بودند. حرف شما صحیح است. چینی‌ها به دنبال حفظ آرامش در منطقه خاورمیانه هستند تا شرایط پایداری را برای دریافت منابع انرژی از این منطقه در اختیار داشته باشند. اما در شرایط پیشین این هدف امکان تحقق نداشت. یعنی تا زمانی که روابط ایران و عربستان بهبود پیدا نکرده بود دستیابی به هدف فوق امکانپذیر نبود. چین علاوه بر روابط ایران و عربستان در رابطه با موضوع اوکراین نیز وارد عمل شده است. ببینید همیشه این موضوع بیان می‌شد که چین هیچگاه روابط اقتصادی خود با آمریکا را قربانی رابطه با ایران نمی‌کند. یعنی یک رابطه ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلاری را با یک رابطه ۱۰۰۰ میلیارد دلاری عوض نمی‌کند اما به جهت مجموعه توافقات عربستان و چین، رقم روابط اقتصادی که چینی‌ها مایل به حفظ آن هستند تقریباً در سطح رابطه اقتصادی با آمریکا قرار گرفته است. علاوه براین در زمینه فروش نفت نیز ایران و عربستان و کشور‌هایی چون عراق نیز بیشتر تولیدات خود را راهی چین می‌کنند. به همین جهت نیز پکن با میانجیگری در روابط تهران و ریاض گام جدی برای حفظ امنیت انرژی خود برداشت. همانطور که اشاره کردم پکن با واسطه‌گری و مصالحه در روابط مسکو و کی یف نیز نقش یک ابر قدرت جهانی را ایفا کرد. یعنی هر اندازه که آمریکا در حال عقب نشینی از برخی از مواضع منطقه‌ای و غیر منطقه‌ای خود است چین در حال پیشروی بیشتری است.

 

محمدبن سلمان با منزوی کردن علمای وهابی شرایط تندروی را از بین برد

 

**اما نقشی که در رابطه با روابط ایران و عربستان داشت بسیار قابل توجه است.

 

ببینید سعودی‌ها ۴۴ سال با ایران به صورت غیر مستقیم جنگیدند و هزینه‌های بسیار زیادی را هم صرف کردند. حتی در جنگ اوکراین نیز ادامه برای برخورداری از حمایت‌های آمریکا، کمک‌هایی را به کی یف ارائه کرده‌اند که البته مورد خواست خودشان نبود. در این شرایط احتمال بازگشت ترامپ و تحمیل هزینه‌های جدی به عربستان قوت گرفته است. همانطور که اشاره کردم هزینه ۹۰۰ تا هزار میلیارد دلاری از سوی آمریکا به آن‌ها تحمیل شد. در عین حال در همان بازه رمانی توهین‌هایی به مقامات سعودی صورت گرفت و برهمین اساس نیز مقامات ریاض دیگر خواهان باج دهی بیشتر به واشنگتن نیستند. از سوی دیگر شاهد بودند که جمهوری اسلامی ایران چه در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی و چه آقای رئیسی تمایل خود برای گفت و گو و از سرگیری روابط را اعلام کرده است. سعودی‌ها از این فرصت استفاده کردند و با کمک چینی‌ها دست به مصالحه با ایران زدند. عربستان با حاکم کردن عقلانیت بر روابط خود با ایران اجازه عملیاتی شدن تحرک و تحریک کشور‌های دیگر را از آن‌ها سلب کردند. در این مسیر محمد بن سلمان تمامی شرایط تندروی در عربستان را با منزوی کردن علمای وهابیت از بین برد. این افراد بودند که دولتمردان عربستان را علیه ایران تحریک می‌کردند.

 

**یعنی از این پس ما شاهد تندروی‌های عربستان نخواهیم بود؟ دولتمردان سعودی با مرگ ملک عبدالله خود رویه دیگری را در مناسبات‌شان با ایران در پیش گرفتند که البته سیاست تهران در قبال ریاض نیز در این امر تأثیر بسیار زیادی داشت اما در هر صورت ما شاهد بودیم که از همان نخستین ماه‌های روی کار آمدن ملک سلمان، او و ولیعهد عربستان از در دوستی با ایران بیرون نیامدند. اما شما این تندروی‌ها را منسوب به علمای وهابیت می‌دانید؟

 

من سال‌ها پیش مصاحبه‌ای با شما داشتم و در این مصاحبه نسبت به روی کار آمدن خانواده سلمان هشدار دادم. ابراز کردم که اگر بن مقرن به روی کار می‌آمد شرایط در قبال ایران تفاوت بسیار زیادی با حضور ملک سلمان به عنوان پادشداه عربستان داشت. اما در هر صورت بن سلمان به روی کار آمد و از سوی آمریکا و اسرائیل برای رودرویی با ایران تحریک شد. سعودی‌ها می‌خواستند نقش صدام در مقابل ایران را مجدداً ایفا کنند و محمدبن سلمان را به رویارویی با ایران بکشانند اما ولیعهد سعودی با گذشت زمان از این تصمیم صرفه نظر کرد. البته در مسیر رویارویی با ایران از فعالیت کانال‌های بسیاری سود برد. هزینه‌های زیادی صرف اقدامات تروریست‌ها در داخل ایران کرد. از کردستان تا سیستان و بلوچستان به دنبال تحریک مردم بود. منافقین را به کار گرفت تا بیایند و اوضاع ایران را آشفته کنند. رسما هم اعلام کرد که جنگ را به تهران می‌کشاند. اعراب در رسانه‌هایشان نیز از این موضوع انتقاد کردند و نوشتند که ولیعهد سعودی در سال ۲۰۱۷ گفته بود جنگ را به ایران می‌کشانیم اما حالا به دنبال سرمایه‌گذاری در ایران است. به دنبال تضعیف و سرنگونی نظام ایران بود اما ایران با وجود تمامی فشار‌های اقتصادی و آشوب هاب داخلی روز به روز قوی‌تر شد.

 

احتمال دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان در دهه نخست ماه مبارک وجود دارد

 

**بحث رابطه با بحرین را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

بحث‌های ازسرگیری این روابط نیز تمام شده است. بحث دیپلماسی این رابطه به اتمام رسیده است. بحرینی‌ها کمی زودتر از سعودی‌ها، اتباع خود را راهی زیارت مشهد کردند. این امر خود پیام مهمی برای ایران داشت که یعنی امنیتی را در ایران احساس می‌کنند که در زمینه اعتماد‌سازی بسیار مهم است. در مورد رابطه با سعودی نیز هیأت‌هایی از سوی ایران به ریاض و از سوی عربستان به تهران سفر کردند تا مقدمات بازگشایی سفارت خانه‌های دو کشور را فراهم کنند. علاوه براین، پیش از بازگشایی سفارت خانه‌ها نیز ملاقات‌هایی میان وزرای خارجه ایران و عربستان در آینده بسیار نزدیک انجام می‌شود.

 

**مثلاً چه زمانی؟

 

شاید در دهه نخست ماه مبارک رمضان. از همین امروز جمعه چهارم فروردین ماه و دومین روز از ماه مبارک رمضان، زمینه این دیدار مهیا است. اگر دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان انجام و سفارت خانه‌ها بازگشایی شوند ما شاهد عیدفطر در خور توجهی در منطقه خواهیم بود چرا که کشور‌های حامی سعودی که اقدام به قطع رابطه با ایران کردند از اقدام خود عقب نشینی و در سیاست‌های خود تجدید نظر خواهند کرد.

 

عربستان علیه ایران از هیچ اقدامی فروگذار نکرد

 

**ما در بحث رابطه با عربستان چه امتیازاتی را دادیم و چه امتیازاتی را گرفتیم؟

 

این موضوع بسیار حساسی است. معتقد هستم که هم ایران و هم عربستان از برقراری مجدد روابط سود می‌برند. اما در عین حال به خاطر داریم که محور سعودی و حامیانش ایران و دوستان ایران در محور مقاومت را با آزار‌های بسیاری مواجه کردند و از هیچ اقدامی نیز فروگذاری نکردند. داعش را ایجاد کردند، نیرو‌های انتحاری را روانه مرز‌های کشور ما کردند. اقدام به تحریک غرب برای اعمال تحریم‌های سنگین علیه ایران و حامیانش کردند. وضعیت فعلی لبنان را ببینید. بانک‌های این کشور ورشکست شده و مردم امکان خروج پول‌های‌شان از بانک‌های این کشور را ندارند. سه سال است که درصدد هستند مردم لبنان را علیه حزب الله تحریک کنند. یا در یمن به گونه دیگری عمل کردند.

همین حالا یمنی‌ها می‌گویند شما با ما به دلیل رابطه با ایران جنگیدید اما حالا خود اقدام به ازسرگیری روابط با تهران کرده‌اید. چرا جنگ را ادامه و از مصالحه خودداری می‌کنید؟ علیه ایران هم حتی در زمان برقرای رابطه، با جنگ سرد رویه نادرستی را دنبال می‌کردند. اوهام و توهماتی علیه تهران داشتند. هنوز انقلاب ایران به پیروزی نرسیده بود که شورای همکاری‌های خلیج فارس را علیه کشورمان تشکیل دادند. صدام را تحریک کردند تا هشت سال با ما بجنگد.

 

مصر دیگر در صف اول دشمنی با ایران نیست

 

**در مورد رابطه با مصر وضعیت به چه صورت است؟

 

ما با مصر طی دو تا سه سال اخیر روابط خوبی داشته‌ایم.

 

**ما نه سفارتی در مصر داریم و نه کنسولگری. علاوه براین شهروندان ایرانی و مصری با مشقات و رنج فراوان به کشور‌های یکدیگر سفر می‌کنند.

 

حافظ منافع داریم و هیأت‌هایی نیز در دو کشور تردد می‌کنند.

 

** این هیأت‌ها عمدتاً سیاسی هستند.

 

مردم عادی امکان سفر ندارند اما هیأت‌های تجاری و قاریان قرآن به راحتی به کشور‌های یکدیگر سفر می‌کنند. اما مهم‌ترین نکته این است که در حال حاضر مصر دیگر در صف نخست عدم دشمنی با ایران قرار ندارد. این موضوع در لبنان و سوریه و یمن به وضوح قابل مشاهده است. هیچ حرکتی از سوی مصر علیه ایران و دوستانش صورت نمی‌گیرد و همچنین مصر اجازه عبور نفت کش‌های ایران از کانال سوئز را نیز صادر کرده است. یعنی با وجود مخالفت آمریکا و اسرائیل و زمانی هم سعودی، مصر تصمیم نداشت که از حرکت نفت کش‌های ایرانی جلوگیری کند.

 

کار آغاز و پایان مذاکره با عربستان را به یک سپاهی سپردیم تا جایگاه این ارگان در نظام برای همگان روشن شود

 

**می خواهم از سپردن وظیفه، آشتی با عربستان به فردی چون علی شمخانی سووال کنم. چطور شد که سکان این اقدام به دبیر عالی شورای عالی امنیت ملی سپرده شد و نه وزارت خارجه؟ چندی چیش مباحثی در رابطه با احتمال کنار گذاشتن علی شمخانی از سمت فعلی او در شورا ( به دلیل دستگیری علیرضا اکبری به جرم جاسوسی برای انگلیس که در دوره وزارت شمخانی معاون بین‌الملل وزارت دفاع بود) مطرح شد اما به یکباره برگ‌ها برگشت و مسوولیتی اینچنین مهم به او واگذار شد.

 

من برداشت دیگری از این موضوع دارم. بنده در زمان حضور علی شمخانی در وزارت دفاع به مدت ۵ سال با‌ایشان همکاری داشتم. شخصاً او را می‌شناسم و او را فرد قدرتمندی می‌دانم که در شرایط حساس می‌تواند تصمیمات درستی بگیرد. در رابطه با بحث‌های پیرامون موضوع جاسوسی قطعاً سیستم خود تصمیم‌گیری خواهد کرد. اما در مورد آقای شمخانی او به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران برای این مسئولیت انتخاب شد. او نماینده رهبری در این شورا نیز است. بعد هم اینکه او یکی از فرماندهان سپاه پاسداران است که توافق ارتباط مجدد ایران و عربستان را امضا کرد؛ شروع‌کننده مذاکرات ایران و عربستان شیخ قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان سپاه بود و این مذاکرات نیز با امضای یکی دیگر از فرماندهان سپاه به سرانجام رسید. این موضوع بسیار مهمی است که من در مصاحبه‌های اخیر خود بار‌ها به آن اشاره کرده‌ام. البته از سوی سعودی‌ها نیز عالی رتبه‌ترین مقام مسئوول در شورای عالی عربستان برای امضای توافق مشترک تهران و ریاض انتخاب شده بود.

 

** بله درست است اما‌ایشان به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان راهی چین شده است و نه یکی از فرماندهان سپاه.

 

درست است اما او در عین حال مسئولیتی نیز در سپاه داشته است. می‌خواهم بگویم از سرگیری رابطه با عربستان با پشتیبانی سپاه و حمایت مقام معظم رهبری صورت گرفته است. یعنی تصمیم‌گیری در سطوح بسیار بالایی صورت گرفته است. شاید جالب باشد که به عرب زبان بودن آقای شمخانی نیز اشاره کنیم.

 

**بله در بسیاری از رسانه‌ها به این موضوع اشاره کرده بودند.

 

ما باید فردی را راهی مذاکره با اعراب کنیم که علاوه بر زبان مشترک از ادبیات و فهم روابط مشترک نیز برخودار باشد. آقای شمخانی در مذاکره با اعراب به نکات زیبا و جوک‌های جالبی هم، اشاره می‌کند و جو جلسه را به نفع ایران به پیش می‌برد.

 

**می دانیم که مشکلات اصلی ما در منطقه میان نیرو‌های سپاه از یک سو و نیرو‌های نظامی سعودی از سوی دیگر بود. بنابراین با مباحثی که شما به آن‌ها اشاره کردید از حیث پشتیبانی سپاه از تصمیم برقراری رابطه مجدد با عربستان مشکلی از این جهت دیگر وجود نخواهد داشت؟

 

اطمینان قلبی پیدا شده است. با این اقدام طرف مقابل این اطمینان را پیدا کرد که طرف گفت و گو و مصالحه سپاه پاسداران است.

 

** اما به نظر می‌رسد این شیوه برقراری رابطه بازخورد مناسبی از کارکرد دولت نداشته باشد. به لحاظ حفظ ‌شان دولت.

 

الان دیگر پرونده رابطه تهران و ریاض به وزارت خارجه سپرده می‌شود. فعالیت‌های سپاه و دولت در کابینه سیزدهم در راستای یکدیگر هستند. مانند دولت‌های آقایان خاتمی و روحانی هیچ اصطکاکی در این میان وجود ندارد. دنیا از این موضوع اطلاع دارد که براساس قانون اساسی ایران، سپاه در قدرت حضور دارد و حافظ دستاورد‌های انقلاب در داخل و خارج از کشور است. با این روش، صلح طلبی سپاه به اثبات رسید. این اقدام پیام در خور توجهی برای تمامی مردم منطقه داشت که در صورت برخورد عاقلانه، ما به سمت شما خواهیم آمد. سپاه حامی صلح و روابط با کشور‌های منطقه است. این نیرو همانطور که در ۲۰۱۵ حامی برجام بود حالا نیز در هر حرکتی بر مبنای صلح مشارکت خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!