شقایق فراهانی و محسن چاوشی در یک گروه

صبح روز سه شنبه ۱۴ تیر ماه ۵ محکوم به قصاص طی مراسمی که در سالن کنفرانس دادسرای جنایی تهران برگزار شد، با استقبال خانواده ها و ناجیان خود از زندان آزاد شدند.        

بغض های بی قرار و اشک های بی اختیار زندانیان و خانواده هایی که از ۱۲ تا ۲۰ سال در انتظار عزیزانشان در اندوه و نگرانی، روزها را به شب و شب ها را به صبح می‌ رساندند فضایی احساسی و مملو از آرامش برای حاضران در مراسم به وجود آورد. این زندانیان که ۴ مرد و یک زن بودند همگی در جریان یک نزاع عنان اختیار خود را از کف داده و در نتیجه باعث مرگ طرف دیگر نزاع شده بودند. درمیان این ۵ زندانی، سخنان «کوروش» مردی که ۱۴ سال پیش بخاطر لجبازی در رانندگی باعث مرگ یک موتورسوار شده بود جلوه خاصی به مراسم داده بود. کوروش که شخصیتی مانند «محسن دربندی» شخصیت فیلم سینمایی اعتراض ساخته مسعود کیمیایی داشت با صحبتهای خود پس از آزادی «شقایق فراهانی» بازیگر نیکوکار و ارزنده کشورمان، خبرنگاران و خیرین هموطنی که در این مراسم حضور داشتند را به تحسین وا داشت. سختی های ناشی از  ۱۴سال زندان و دوری از زن و فرزند اینک از او مردی کامل و دوران دیده ساخته است. او در مراسم آزادی خودش و سایر زندانیان ضمن تقدیر از کسانی که موجبات آزادی آنها را فراهم کرده بودند خطاب به خیرین نیکوکار و دکتر «محمد شهریاری» رئیس دادسرای جنایی تهران که زمینه حضور خیرین در نجات زندانیان محکوم به قصاص را فراهم کرده بود، با صدایی رسا و بیانی شیوا با شباهت بسیاری که در کلام به محسن دربندی داشت و دیالوگ معروف «سلامتی زندانی های بی ملاقاتی» را مدتها بر سر زبانها انداخت، با خواندن اشعار و عرض ارادت به ائمه اطهار خود را در دل حاضران جا کرد. به نحوی که خیرین هموطن از زحماتی که به خاطر آزادی این زندانی متحمل شدند به خود می بالیدند و ابراز خوشحالی می‌کردند. نکته احساسی این مراسم هنگامی بود که همسر و دو دختر کوروش وارد سالن کنفرانس شدند. از اینجا به بعد تقابل اشک شوق بود و تقابل دسته گل و دست‌بند. دست بندها از دست‌ها باز شدند و دسته های گل جای دست بند را گرفت. به غیر از زندانی ها و خانواده هایشان بغض خیلی های دیگر نیز که در این مراسم حضور داشتند ترکید و بعضی از حاضران به آهستگی اشکهایشان را با دست و یا دستمال از گونه برمی‌داشتند.                                                      

 «نقره»، زنی که طی یک نزاع به دلیل اختلافات مالی خواهر زاده خود را به قتل رسانده بود پس از ۱۴ سال حبس و بلاتکلیفی پسرش را در آغوش کشید، در حالیکه همسرش و یک فرزندش را در طول این دوره حبس از دست داده بود. زندانی به نام «حمید رضا» که ۲۰ سال پیش باعث مرگ دو نفر شده بود و همچنین یک تبعه کشور افغانستان به نام ؛محمد» که ۱۷ سال پیش بخاطر اختلافات مالی زنی را به قتل رسانده بود و تمام اعضای خانواده اش در جنگهای داخلی کشورش از دست داده بود از زمره زندانیان بی ملاقاتی بودند که هیچ کس نه به استقبال آنها آمده بود و نه کسی چشم انتظارشان بود. نفر پنجم جوانی به نام «نادر» بود که ۱۷سال پیش به اتهام قتل محکوم به قصاص شد و ادعا می کند که ۱۷ سال بی‌گناه به زندان افتاده و لطف خدا و کمک خیرین باعث شده تا سرش بالای دار نرود و از زندان آزاد شود. 

و روایتی که ساده نبود...       

و روایتی که ساده نبود، نمادی است از نجات جان انسان‌ها که در پایان کار هر پرونده توسط گروه صلح یاران مستقر در دادسرای جنایی تهران برای اطلاع رسانی به همراهان خود به نشانه موفقیت در هر پرونده اعلام می‌شود. برای نجات این زندانیان محکوم به قصاص زحمات بسیار و رنج های بسیاری کشیده شد. شقایق فراهانی بازیگر توانمند تئاتر و سینما، محسن چاوشی خواننده محبوب مردمی، بیت یک آیت الله عظما که همواره به صورت ناشناس به یاری نیازمندان می آید، دکترمحمد شهریاری رئیس دادسرای جنایی تهران و گروه صلح یاران مستقر در دادسرای جنایی تهران که از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا کنون بدون تبلیغات و با خلوص نیت به آزادی زندانیان دردمند می پردازند، همگی دست به دست هم دادند که صحنه هایی ماندگار و مملو از احساس در دادسرای جنایی تهران خلق شود.

قاتل‌ها هم خدا دارند

کوروش که حالا در سالن کنفرانس دست بند از دست‌هایش باز شده وخانواده اش را با دسته گل در کنار خود می بیند مدام با صحبت‌های شیرین خود حاضران در سالن را تحت تاثیر قرار می دهد. او در پاسخ سؤال یکی از خبرنگاران که از او پرسید: «آیا کمک کردن به نجات یک قاتل از نظر شما درست است؟» جواب داد: «یک حکایتی را برای شما تعریف می کنم که بیشتر شبیه به طنز است. می گویند روزی چوپانی در حین چرای گوسفندانش در بیابان گرسنه شد و گله را در بیابان رها کرد و به نانوایی رفت. نانوا از او پرسید گله گوسفندان را به که سپردی که گرگ آنها را نخورد؟ چوپان جواب داد به خدا سپردم. نانوا لبخندی زد و جواب داد همان خدا که می گویی خدای تو است خدای گرگ‌ها هم هست. هیچ آدمی بد به دنیا نیامده است و خدا بد را نیافریده است. مرا که می بینید قاتل شدم در جریان یک لجبازی در رانندگی ه این روز افتادم. نه چاقو کشیدم و نه سر بریدم. زندان پر است از آدمهایی که به خاطر یک لحظه عصبانیت قاتل شده اند.» 

دکتر محمد شهریاری نیز در پایان مراسم ضمن تقدیر از مشارکت هنرمندان و خیرین زندگی بخش به تعدادی از آنها از جمله شقایق فراهانی، شاهد حلاج نیشابوری خبرنگار و فعال صلح دادسرای جنایی، علی رضا اصغری مجری تلویزیون و مادرش و همچنین افسون علیمرادیان و معصومه حسینی و سایر اعضای گروه صلح یاران که تا کنون باعث نجات و آزادی ۳۰ محکوم به قصاص شده اند، لوح تقدیر اهدا کرد. شهریاری همچنین زندانیان آزاد شده را به متانت و صبوری در ادامه زندگی نصیحت کرد. او در ادامه صحبتهای خود گفت: «تلاش این دوستان عزیز که شبانه روز در راه آزادی زندانیان محکوم به قصاص از این جهت قابل تقدیر است که بیشتر مردم نیکوکار کشور ترجیح می دهند پول خود را صرف کمک به زندانیان جرائم غیر عمد کنند و خانواده زندانیان محکوم به قصاص واقعا تنها هستند و در راه آزادی عزیزانشان متحمل فشارهای بسیاری می شوند.»  

رئیس دادسرای جنایی  در ادامه صحبت‌های خود گفت: واقعیت امر این است که گروهی از مردم این سؤال را می پرسند که چرا به محکومان به قصاص که مرتکب قتل شده اند کمک می‌کنید؟ ما در دادسرای جنایی تمام پرونده ها را می خوانیم  و حرفهای محکومان را می شنویم و وضعیت آنها را به هنگام وقوع جرم می‌سنجیم و سپس در مقام قضاوت با کفش‌های آنها راه می‌رویم و سپس تصمیم می‌گیریم که آیا شرایط کمک کردن را دارند یا نه؟

در پایان جلسه کوروش به همراه همسر و دو دخترش، نقره به همراه پسرش به سوی زندگی جدید حرکت کردند. تبعه بیگانه روانه کشورش شد. حمید رضا که هیچ پشت و پناهی نداشت و همچنین نادر زندانی دیگر که به شرط زندگی در شهر دیگر غیر از زادگاهش آزاد شده بود، توسط دکتر شهریاری جهت کار و تاُمین مسکن به یک خیّر کارآفرین معرفی شدند و این گونه بود که نجات این ۵ نفر روایتی ساده نبود.