پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ 28 March 2024
دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۱
کد خبر: ۴۱۸۶۱

زیر تیغ توقیف، «می خواهند زنده بمانند»!

زیر تیغ توقیف، «می خواهند زنده بمانند»!
فرخی: مملکت هنوز اونقدر بی صاحب نشدهحاجی دشتی: آره، ولی صاحباش زیاد شدن! (می خواهم زنده بمانم_شهرام شاه حسینی)

فرخی: مملکت هنوز اونقدر بی صاحب نشده

حاجی دشتی: آره، ولی صاحباش زیاد شدن! (می خواهم زنده بمانم_شهرام شاه حسینی)

بیتا محسنی_ سرانجام کنایه های سیاسی، بازنمایی تصویر ارگان هایی چون کمیته و نشان دادن فساد دراین ارگان طی سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۰ کار دست سریال «می‌خواهم زنده بمانم داد» و این سریال را تا اطلاع ثانوی توقیف کرد. نکته ای که همان ابتدا رسانه های چون «مشرق» را دست به کار کرد تا گرد و غبارخاطرات کمیته را که عموم مردم تا حد زیادی با آن آشنایی دارند، بتکانند و تصورات نسبت به این ارگان را بازسازی کنند! چند ساعت بعد از انتشار خبر توقیف، سایت «تسنیم» نیز، با تیتر «دشنه بر جانِ تاریخ انقلاب در نمایش‌خانگی/ توقیف دیرهنگام و قابل تأمل می‌خواهم زنده بمانم»، از خجالت این سریال درآمد و با انتقاد به ساترا این سوال را مطرح کرد که چرا زودتر این توقیف صورت نگرفت. گویا شکایت ازاین سریال از سوی معاونت اجتماعی ناجا به ساترا برده شده است. اتفاقی که پس از انتقال وظیفه نظارت و پخش شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد به ساترا و صدا و سیما انتظار آن می رفت. مثل روز روشن بود که ساترا نمی تواند پای هنرمندان و آثار آن ها بایستند و هر حمله و انتقاد و شکایتی را با توقیف به سرانجام نرساند! آثاری که در این روزهای رکود و سیاه سینما، هنرمندان و عوامل آن، تنها دلخوشی مخاطبان و تنها راه تنفس اهالی تصویر بود.

می خواهم زنده بمانم، زنده می ماند؟!

سریال «می خواهم زنده بمانم» ماجرای زندگی عاشقانه زوجی است که به خاطر وکیل و ماموری فاسد به جدایی ختم می شود. این سریال طی چهارده قسمت پخش، مخاطبان زیادی پیدا کرد. برای هر قسمت از سریال میانگین رای موافق، ۹۶ درصد ثبت شده است. از میزان مخاطبان سریال اطلاعاتی در دسترس نیست اما اگر رای نزدیک به ۴۵ هزار نفر کاربران را برای هر قسمت از این سریال معیار قرار دهیم، اگر کاربران کمترین میزان اشتراک فیلیمو را که برای یک ماه، ۹۹ هزار تومان است خریداری کرده باشند، بدون احتساب کارمزد ، این سریال در هر قسمت، نزدیک به ۵ میلیارد تومان درآمد ناخالص فقط از میزان بیننده برای فیلیمو داشته است. در بیشترین حالت و خرید اشتراک ۳۸۶ هزار تومانی برای سه ماه، بدون احتساب کارمزد این سریال برای هر قسمت بیش از ۱۷ میلیارد تومان برای فیلیمو درآمد داشته که قطعا بخش قابل توجهی از این درآمد به خود سریال باز خواهد گشت. این گردش مالی نسبی ، تا حدودی می‌توانست برای سایر تولید کنندگان که نسبت به سینمای ورشکسته از کرونا، ناامید شده بودند، نیروی محرک باشد، سینمایی که برآورد می‌شود بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان از کرونا آسیب مالی دیده باشد. سینمایی که حتی پس از رخت بستن این ویروس منحوس از کشور امیدی به نجات آن نیست.

سینما نرفتن عادی می شود

فیلم دیدن در خانه، اکران آنلاین، هزینه برای خرید اشتراک پلتفرم های نماوا و فیلیمو برای دنبال کردن فیلم ها و سریال های روز، همه و همه یادگاری های کرونا است که آرام آرام برای عمده مردم به یک عادت تبدیل شده است. فیلیمو در حال حاضر برای حق اشتراک یک ماهه خود مبلغ ۹۹ هزار تومان دریافت می کند و با توجه به ۲ و نیم میلیون نفری که در سال ۱۴۰۰ اشتراک این پلتفرم را دارند، حتی اگر بر فرض مثال نیم میلیون نفر را نیم بها یا اشتراک های رایگان محاسبه کنیم، فیلیمو در ماه حدود ۲۰۰ میلیارد تومان درآمد ناخالص خواهد داشت که ضرب آن در ۱۲ ماه سال عدد بسیار بزرگتری را به ما می‌دهد. عددی که هم محرک پلتفرم های دیگر است، هم امید دوباره به تولید کننده ها می دهد و هم حوزه سریال سازی و سینما را دوباره رونق می دهد. از طرفی مردمی که روزانه یا درگیر کار و تحصیل اند و یا ترافیک و آلودگی هوا و یا بیماری و کرونا، چندان مجاب نمی‌شوند که برای دیدن فیلم به سینما بروند. روندی که آرام آرام سینما را مانند تئاتر ، به کالای گران تبدیل می کند که احتمالا در کنار فیلم دیدن در آن ، بتوان از خدمات دیگری هم بهره برد. مانند اخباری که از اکران های خصوصی و وی آی پی دو نفره به همراه سرو قلیان با بلیط های ۲۵۰ هزار تومانی منتشر شد!

آخرین نفس های بقا

احتمالا بسیاری از شما از روی آوردن بازیگران مطرحی چون لیلا حاتمی به حوزه تبلیغات تعجب کرده اید. هر چند این روندی عادی در جهان است اما در ایران درصدی بیشتری از تبلیغات از سوی چهره های شناخته شده پس از کرونا اتفاق افتاد. مسیری که پس از رکود سینما، سنگ اندازی های گسترده در تولید و فشار بر شبکه نمایش خانگی هیچ جای تعجبی ندارد. در حافظه هنر هفتم این کشور، تاریخ های محدودی از حضور یک متولی دلسوز برای هنر و سینما ثبت شده است. هنری که طی دهه های اخیر بیش از پیش تن به دولتی شدن و ارگانی شدن داد بلکه حمایت شود و بتواند زنده بماند. فارغ از آنکه هنر ، برای بقا بیش از دولت و حکومت مردمش را می خواهد. حتی در این روزها که کرونا امان تمام حوزه ها را بریده هم انتظار از دولت برای تیمار سینما، از اساس ویران است چرا که در پس هر حمایت ، یک اسارت نهفته است. تولید کننده ای که از دولت و ارگانی حمایت می گیرد، نه تنها خود بلکه تمام حرفه‌اش را به مسیر بندگی می کشاند. شاید سینما، اهالی و گردانندگان مستقل آن، راه خود را گم کرده اند. شاید آن ها از یاد برده اند که این مردم، همان مردمی هستند که در صف های طولانی اکران «جدایی نادر از سیمین» آن هم برای سانس های بعد از ۱۲ شب ساعت ها ایستادند تا در کنار هم این فیلم را تماشا کنند. سینما می تواند دوباره به آن خواب های خوش و روزهای رنگی بازگردد . البته اگر بگذارند تا زمان بازگشتن اعتماد مردم به این حوزه، تولید فیلم و سریال تا حدودی از طریق پخش و اکران در همین پلتفرم ها جان بگیرد، چرخه تولید دوباره به کار بیفتد و مردم خودشان هنر و سینمایشان را نجات دهند. هنری که خود روزی طراوت و حیات می بخشید، امروز نیمه جان به نیمه راه رسیده اما باز هم «می خواهد زنده بماند»…

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر

در گفت‌وگوی فراز با ناصر نوبری، آخرین سفیر ایران در شوروی بررسی شد:

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!