
از پرواز تا سقوط همای!
این داستان پرواز و سقوط همای است. او که در ابتدا با ترانهسازیهای عامیانه و با رمزگذاریهای به ظاهر ضد مذهب و اعتراضی کار خود را آغاز کرد، ۸ سال ممنوعالکار شد؛ در میانیه انتقادات طیفی خاص به صحنه اجرا بازگشت. برای نشان دادن حسن نیتش، از شهدای غواص و شهدای منا نیز خواند و اخیرا در یادوارهای برای سردار سلیمانی، چند قطعه با ارزش یک میلیارد و ششصد میلیون تومان در تالار وحدت به اجرا درآورد و حالا در اظهاراتی عجیب میگوید که فریب خورده است!
پس از اجرای ۱۲ دی در تالار وحدت، همه چیز بر وفق مراد همای و تکریم کنندگانش بود تا اینکه عکسهای اجرا بیرون آمد و واکنش گروهی از کاربران و رسانهها را برانگیخت. پس از این ماجرا همای به اصطلاح دست پیش را گرفت و به جای دفاع از تصمیمی که برای این اجرا گرفت اظهار کرد که در عمل انجام شده قرار گرفته و فریب خورده است. به نظر میرسد همای بیش از فریب خوردن از عمومی شدن این اجرا و بهرهبرداری های مالیاش غمگین باشد!
در نهایت او یک فیش واریز ۷۰۰ میلیون تومانی در صفحه شخصیاش منتشر و اعلام کرد آن را به شهرداری پس فرستاده است. همای درحالی پس فرستادن این مبلغ را با برچسب طرف مردم بودنش مزین کرده که مشخص نیست تکلیف ۹۰۰ میلیونِ باقی مانده از آن دریافتی، چه شده است؟
اما مسیر هنری همای، علیرغم بزنگاههای پرواز و سقوط، ذات خود غریب و غم انگیز است. در سیستمی که هنرمند را برای بقا و اجازه کار داشتن وابسته به منافع و سلایق خود بارمیآورد فاصله هنرمند ماندن و هنربند شدن تنها یک حرف است...
دیدگاه تان را بنویسید