تداوم آلودگی هوای تهران به جایی رسید که عصر یکشنبه کمیته اضطرار آلودگی هوای استان تصمیم گرفت تا «مسکن موقت تعطیلی مدارس تهران» را این بار «یک هفتهای» کند. طبق این تصمیم مدرسهها بهجز مدارس شهرستانهای دماوند و فیروزکوه در دو نوبت صبح و عصر تا پایان هفته جاری تعطیل شدند. تصمیمی که محمد درویش، مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان حفاظت محیطزیست درباره آن به «فراز» میگوید: «بهجای چنین اقدامهایی و بهجای اینکه دولت بودجه 10هزار میلیارد تومانی را برای خودروسازی به تصویب برساند تا از ورشکستگی آنها جلوگیری کند، بودجههای این رقمی را برای سلامت مردم اختصاص دهد.»
«آلودگی هوا اولویت دست چندم دولت است»، «ما رها شدهایم» یا «مسوولان کاری برای مقابله با این وضعیت نکردهاند» اینها فقط چند نمونه از اظهارنظرهای مردمی و فعالان محیطزیستی در چند روز اخیر درباره وارونگی هواست. اتفاقی که مردم کلانشهرهای ایران در آذر و دیماه هر سال با آن دستوپنجه نرم میکنند. اینکه چرا دولت، شهرداری و هر نهاد متولی آلودگی هوا برای رفع یا کاهش سال به سال این پدیده کاری نکردهاند پرسشی است که تاکنون بیپاسخ مانده، روندی که بهطور مستقیم سلامت مردم را نشانه گرفته است.
نتیجه تفکر ساخت تونل و پلهای عظیم
به اعتقاد مدیر اسبق دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست «مکزیکوسیتی دو برابر تهران جمعیت دارد و 30سال پیش با وضع امروز تهران مواجه بود. آنها بهجای اینکه مدام به فکر این باشند که تونل، بزرگراه یا پلهای عظیم بسازند دست به کار شدند و مترو را توسعه دادند، ناوگان حملونقل عمومی را نوسازی کردند، به فکر ایمنسازی راههای دوچرخهسواری افتادند، قوانینی را به تصویب رساندند تا مردم دو دو تا چهارتا کنند و بفهمند اگر هر روز خودرو را از خانه خارج کنند باید پول بیشتری برای پارک کردن و تردد بپردازند، به مرور جامعه را به استفاده از وسایل حملونقل همگانی ترغیب کردند. همه از دولت گرفته تا شهرداری پای کار آمدند تا الان به وضعیتی رسیدند که با این جمعیت جزو 10شهر آلوده دنیا هم نیست.»
تشویق مردم با قوانین سفتوسخت
درویش با بیان اینکه مکزیکوسیتی دو اقدام مهم را در دستورکار قرار داد، توضیح میدهد: «آنها به سرعت مبلمان شهری را تغییر دادند، اعتبارهای مربوط به پل و بزرگراه را حذف کردند بهجای آن به ساخت تراموا فکر کردند، مردم را به مرور تشویق کردند تا برای سفرهای درونشهری از وسایل تردد عمومی استفاده کنند، ساکنان این شهر هم با فعالیتهای گسترده مسوولان متوجه شدند اگر از این ناوگان استفاده کنند هم سریعتر به مقصد میرسند و هم هزینه کمتری میپردازند.»
اما بهنظر میرسد این همه ماجرای آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایران نیست؛ مواجه واقعبینانه و حتی شاید دلسوزانه این است که مسوولان دولتی، نمایندگان مجلس و مردم از واقعیتهای استمرار آلودگی هوا آگاه شوند.
انتشار آمار واقعی مطالبه جدی شود
این نکتهای است که این پژوهشگر و کنشگر محیط زیست کشور آن را اینطور بازگو میکند: «چند سال پیش گفتوگویی با یکی از مسوولان دولتی درباره آلودگی هوا داشتم و از او پرسیدم چرا آمار واقعی را از مرگومیر افراد بر اثر آلودگی هوا اعلام نمیکنید؟ چطور میشود با این میزان آلودگی، سالانه فقط پنج هزار نفر در تهران و 35هزار نفر در ایران جان خود را از دست بدهند درحالی که این رقم در شهری مثل لندن که به این میزان آلودگی نیست میزان فوت شهروندانش بر اثر این پدیده 9هزار نفر است؟ پاسخ این مسوول این بود که چرا مردم باید از آمار وقاعی باخبر شوند؟ چرا باید آنها را نگران کنیم؟ این جواب ایشان درحالی است که بهعنوان مثال وقتی نمایندگان مجلس از آمار دقیق مطلع شوند طرحهایی را به دولت ارایه میکنند که الزامآور و ضمانت اجرایی داشته باشد بنابراین مطالبه جدی انتشار و اطلاع آمارهای واقعی است تا شاید این وضعیت پایان یابد.»
مادران شاغلی که صبحها دو مسیر میروند
نکته دیگری که در این میان وجود دارد این است که تعطیلی مدارس تاکنون چقدر به بهتر شدن وضع هوا منجر شده است؟ وقتی دانشآموزان مدرسه نروند مادران شاغل مجبور هستند آنها را صبحها در روزهایی که تعطیل شدهاند به اقوام و خویشان بسپارند این یعنی هم این افراد از خانه خارج شدهاند و هوای آلوده تنفس کردهاند و هم مادر یا پدر برای رساندن فرزندش دو مسیر را رانندگی کرده، یک مسیر برای رساندن فرزند به خانه مثلا مادربزرگ و یک مسیر برای رسیدن به محل کار و این هم یعنی این شهروند به آلودگی هوا افزوده است.
مردم به سفر زمستانی بروند!
به اعتقاد درویش «این چنین تصمیمهایی عملا نمیتواند موجب مهار آلودگی هوا شود. حالا اگر مسوولان میخواهند به چنین رویهای ادامه بدهند حداقل همزمان با تعطیلی مدارس، دانشگاهها و ادارهها را هم تعطیل کنند و آن را از قبل اعلام کنند تا خانوادهها برنامهریزی کرده و به سفر زمستانی بروند اینگونه هم هوای آلوده تنفس نمیکنند و هم از تردد خودروها در تهران و دیگر کلانشهرها کاستهاند.» تاکید سابق دفتر آموزش سازمان حفاظت محیطزیست بر این است که «وقتی جمعیت هر شهر روز به روز بیشتر میشود و از طرفی، ناوگان حملونقل نوسازی نمیشود و برنامهای هم برای تشویق مردم برای استفاده از وسایل حملونقل عمومی وجود ندارد، اوضاع به همین شکل باقی خواهد ماند.»
ما رها شدهایم؟
سخنان این فعال حوزه محیطزیست درحالی است که بهنظر میرسد تا زمانی که سوخت خودروها کیفیت مناسب ندارد، تصمیمی جدی بر شناسایی منابع آلاینده و تعطیلی آنها وجود ندارد، توسعه مترو و ساخت تراموا در اولویت نیست، قوانین سفتوسختی هم برای معاینه فنی خودروها اجرا نمیشود و تسهیلاتی به مردم برای نوسازی خودروها ارایه نمیکنند کلانشهرها آسمان آبی را تجربه نخواهند کرد و این سردردها، سوزش چشمان و گرفتگی عضلات ادامه دارد بماند که این علایم در مورد کودکان، بیماران و سالمندان به شکل دیگری خودش را نمایان میکند.
و کلام آخر اینکه در همه سالهای گذشته بارها خبرنگاران و رسانهها، این راهکارها، این حرفها و این دغدغهها را مطرح کردهاند و شاید حرف همان عدهای که معتقدند «ما رها شدهایم» درست باشد.
دیاکو حسینی در گفتوگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد
در گفتوگوی فراز با ناصر نوبری، آخرین سفیر ایران در شوروی بررسی شد:
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران