شادروان؛ فیلم سادهای که خوب میفروشد
فیلم «شادروان» دومین ساخته حسین نمازی است. کارگردان خوشذوقی که پس از ساخت «آپاندیس» اینبار بیشترین توجهش به گیشه و بدنهی سینما است؛ از اینرو با پرهیز از پیچیدگیهای سینمایی، ساده و روان قصهاش را میگوید و همین امر موجب شده است با توجه به شرایط کرونایی و ترسهایی که مردم هنوز نسبت به اماکن بسته مثل سینما دارند، با استقبال نسبتاً خوبی از سوی تماشاگران مواجه شود و در اکران نوروزی تا به امروز، فروشش از مرز ۳ میلیارد تومان عبور کند.
سحر مغانکی
«شادروان» فیلمی بیادعا، ساده و معمولی است که میکوشد قصهاش را بگوید و در این بین برخی مفاهیم اخلاقی و معضلات اجتماعی که طبقهی حاشیهنشین با آن درگیر هستند را مطرح کند. فیلم کمدیِ موقعیت قابلِ قبولی است که از دلِ یک فضای غمانگیز (مرگ پدر خانواده) بیرون میآید. موقعیتهای طنزی که محصولِ فقر و شرایط دشوار هستند اما باعث نمیشوند مخاطب تلخیِ این موقعیتها را فراموش کند.
«شادروان» خنده به لب میآورد اما تلاش میکند همواره شعور تماشاگر را در نظر گیرد و از شوخیهای سخیف و الفاظ زننده -جز در مواردی معدود- پرهیز کند. فیلم روایتگر تلاش یک خانوادهی تهیدست در حاشیهی شهر است که برای تهیهی هزینههای کفنودفنِ پدرشان گرفتار دردسرهای پیچیدهای میشوند؛ اما همین دردسرها، موقعیتهای مفرح و طنزی را ایجاد میکند. موقعیتهایی که بهواسطه بازیهای خوبِ بازیگرانش (بهویژه بهرنگ علوی و نازنین بیاتی) طنازتر و شیرینتر میشوند.
«شادروان» در ذات خود میخواهد یک کمدی انتقادی و آسیبشناسانه در ارتباط با انسانهایی باشد که فقر، قوت غالبِ زیستشان است؛ اما از آنجایی که مخاطبِ هدفش را میشناسد، از پرداختن به لایههای عمیق این موضوع خودداری میکند و سعی دارد لحظههایی مفرح و شاد برای یک خانوادهی ایرانی در تعطیلاتِ پایانِ هفته فراهم کند.
دیدگاه تان را بنویسید