جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ 29 March 2024
سه‌شنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۹
کد خبر: ۴۵۹۵۲
علیرضا داوودنژاد در گفت و گو با «فراز» از انتظارات اهالی فرهنگ می‌گوید:

سانسور و ناامنی ِبازار، دو معضل سینمای ایران

سانسور و ناامنی ِبازار، دو معضل سینمای ایران
علیرضا داوونژاد از سال ۱٣۵۱، با نویسندگی فیلم سینمایی «عطش»، فعالیت خود را آغاز کرد. در کارنامه بلندبالای داوونژاد، آثار خاطره انگیز بسیاری خواهید دید که او در مقام نویسنده، تهیه کننده یا کارگردان آن‌ها ظاهر شده است؛ از «تاراج»، «طوطیا» و «نیاز» تا «گردباد»، «عروس» و «روغن مار».
نویسنده :
بیتا محسنی

«انسانی که از توفان بیرون آمده دیگر آنی نیست که قدم به درون توفان گذاشته است»؛ این تعبیر جالب هاروکی موراکامی در کتاب «کافکا در کرانه» مصداقی جالب درباره آدم‌هایی است که گرفتار مصائب و سختی شده‌اند؛ تعبیری که پس از گفت و گو با «علیرضا داوودنژاد»، نویسنده، تهیه کننده و کارگردان با سابقه سینما به یاد آن افتادم، وقتی که در بخشی از مصاحبه گفت: «بعد از کرونا، سینمای  ایران بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ خود به انزوا خواهد رفت». بله! این سینمای نیمه‌جان را اگر به مثابه یک انسان توفان زده به حساب آوریم، احتمالا حالا در انزوا، به خونِ یخ زده در شریان حیاتش خیره شده است. حیاتی که برای حفظ آن اهالی هنر به صف شده اند تا مطالبات مرتبط به آن را برای وزیر ارشاد پیشنهادی دولت رئیسی مشق کنند. وزیری که علیرضا داوودنژاد نیز علیرغم حدود نیم قرن سابقه در سینمای این مرز و بوم، شناختی از او ندارد.

 

سینماگری برای تمام فصول

داوونژاد از سال ۱٣۵۱، با نویسندگی فیلم سینمایی «عطش»، فعالیت خود را آغاز کرد. در کارنامه بلندبالای داوونژاد، آثار خاطره انگیز بسیاری خواهید دید که او در مقام نویسنده، تهیه کننده یا کارگردان آن ها ظاهر شده است؛ از «تاراج»، «طوطیا» و «نیاز» تا «گردباد»، «عروس» و «روغن مار». میل شدید او به تجربه‌گرایی از یک طرف، ارضای تمایلات ذوقی و سینمایی از سوی دیگر، همچنین پاسخ به دغدغه‌های اجتماعی باعث شده فیلم‌های کارنامه‌اش، ترکیبی از سینمای بدنه، گیشه و گاه آثار شگفت‌انگیز باشد. مسیری که در «ملاقات با طوطی»، «هشت پا»، «مرهم»، «کلاس هنرپیشگی»، «فراری» و «مصائب شیرین» می توان به روشنی آن را دنبال کرد، مسیری که ثمره آن درخشش پرتکرار او در جشنواره های داخلی و بین المللی بود. این استاد فیلمسازی در گفت و گو با  «فراز» از مصائب سینمای امروز می‌گوید؛ از روزهایی روشنی که رفت و شاید دوباره بتواند از پس سیاهی، دیگر بار از راه برسد...

 

  • آیا شما وزیر ارشاد پیشنهادی را می شناسید؟ تقریبا تمام وزیران از حوزه مربوط به خود انتخاب می‌شوند به نظرتان چه چیز باعث می شود وزارت ارشاد همیشه از وادی فرهنگ و هنر فاصله داشته باشد؟

 

خیر نمی‌شناسم. باید گفت علت، غفلت از نقش تعیین کننده فرهنگ و هنر در مناسبات اجتماعی و اقتصادی مخصوصا برای جامعه‌ای است که به آرمان تولید ملی فکر می کند و به دنبال تولید کالای مرغوب و رقابت پذیر است. چنین جامعه‌ای بیش از بیش محتاج نیروی انسانی خوش قریحه،  متخصص و خلاق است و خواه‌ناخواه به کارآمدی نظام آموزشی و تقویت منظومه هنری رسانه‌ای ملی می‌پردازد. در انتخاب وزیران و مسولان امور آموزشی و فرهنگی و هنری باید به مدیریت نیروی انسانی خلاق تکیه شود؛ مدیریتی که با مدیریت های صنعتی و اداری و حقوقی متفاوت است و بیش از پول و قدرت، با ظرافت های شاعرانه روح و روان انسان  سروکار دارد و  می‌تواند به ذوق و شوق تولید  محصولات فراگیر و اثر گذار هنری و رسانه‌ای دامن بزند.

 

  • عملکرد وزارت ارشاد دولت پیشین را در رسیدگی به مطالبات اهالی سینما چطور ارزیابی می کنید؟

 

دولت یازدهم با حجت الله ایوبی، کار خود را خوب آغاز کرد؛ باز شدن خانه سینما، فعال شدن اصناف، دیجیتال شدن نمایش، راه‌اندازی گروه هنر و تجربه، میدان دادن به جوان‌ها، جهش فروش در گیشه‌ها، رونق تولید، راه‌اندازی مدرسه ملی سینما و تلاش موسسه رسانه‌های تصویری برای مبارزه جدی‌تر با بازار سیاه نمایش خانگی از جمله اقداماتی بود که می رفت تا به سینما سر و سامانی بدهد و تولید و توزیع و نمایش را از انحصار دارودسته‌های سینمایی بیرون بیاورد.

 

  • چه عواملی مانع این سر و سامان گرفتن بود؟

 

پیش از به سر آمدن دوره چهارساله، ایوبی عزل شد و سینما به همان چهار چوب‌های کلیشه‌ای تجارت و سیاست برگشت و تضعیف اصناف و غلبه دوباره دار و دسته‌بازی آغاز شد و در دولت دوازدهم ادامه پیدا کرد و با انحلال موسسه رسانه‌های تصویری، عملا دوران تازه‌ای برای رونق بازار سیاه و پا گرفتن انحصارهای تازه در نمایش‌ خانگی آغاز شد؛ دورانی که با ظهور کرونا، به زمین‌گیر شدن دویست فیلم اکران نشده ایرانی در پشت در بسته سالن ها منجر شد.

 

  • چطور شبکه نمایش خانگی که می توانست فرصت این دوران باشد به تهدید بدل شد؟

 

در شرایطی که ضرورت در خانه ماندن مردم اقتضا می کرد، بازار نمایش خانگی با «سینما آنلاین» و «وی او دی» تقویت شود و با تامین امنیت، تبلیغ و مخاطب سازی بازار تازه‌ای برای فیلم های به زمین مانده ایرانی ایجاد شود، ناامنی بیشتر و انحصار قوی تر و غلبه آثار ترکی، اروپایی، آمریکایی، چینی، کره‌ای و هندی بر فضای دیداری‌شنیداری کشور بیشتر شد و سینمای ایرانی بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ خود به انزوا رفت.

 

  • به عنوان یک عضو از خانواده سینما، مطالبات اهالی هنر هفتم را از وزیر جدید ارشاد چطور اولویت بندی می کنید و چالش های وزراتخانه را در چه می بینید؟​

     

علی الاصول مدیریت جدید مقدمتا باید شناخت دقیقی از وضع موجود سرمایه‌گذاری و تهیه و تولید و توزیع و نمایش فیلم در سالن ها و در بازار نمایش خانگی داشته باشد و در کنار آن، چشم‌اندازی از آینده و وضع مطلوب این منظومه ترسیم کند که در آن با اهالی سینما به اشتراک نظر برسد.

سپس نقشه راهی لازم دارد که در آن نقش و وظایف حاکمیت و اصناف به دقت معلوم و تعریف شده باشد و مبنای اقدام و عمل مشترک‌ آن ها قرار بگیرد. شکستن بن بستِ نمایشِ دویست فیلم اکران نشده و به زمین مانده ایرانی، مواجهه با خسارات هنگفت ناشی از تعطیلی سالن ها و بیکاری اهالی سینما و به حرکت در آوردن چرخ تولید و مخصوصا تامین امنیت در بازار توزیع، تبلیغ و نمایش، وظیفه سنگینی است که در شرایط کرونا به ابتکار عمل فراوان احتیاج دارد و بدون همکاری اصناف و تلویزیون و شهرداری ها و بانک ها و نهادهای ذیربط به سرانجام نمی رسد.

نکته مهم دیگر ، تحول در وضع موجود و بیرون آوردن منظومه هنری رسانه‌ای کشور از حالت وادادگی در مقابل منظومه های رقیب و حریف منطقه ای و جهانی و بازگرداندن ده ها میلیون مخاطب به تاراج رفته به دامان محصولات ایرانی کاری بزرگ و سرنوشت ساز است که ضرو‌رت به انجام رساندن آن برای همه دلسوزان میهن قطعی و تردید ناپذیر است.

 

  • اگر مساله کرونا رفع شود، از بحران های سینمای ایران چه باقی خواهد ماند؟

 

ببینید، سینمای ایران همیشه با دو معضل تاریخی مواجه بوده که مانع بالندگی آن شده و علیرغم ظرفیت بالقوه فراوانش اجازه نداده که در داخل، منطقه و دنیا به بازارهایی که استحقاق آن را دارد دست پیدا کند؛ این دومعضل عبارتند از اولی «سانسور» که همیشه مانعی بر سر راه نزدیکی سینمای ایرانی به زندگی ایرانی بوده است و دومی «نا امنی بازار» که در هر دورانی به اشکال و انحا مختلف سینمای ایران را به سوی انفعال، تقلید، کپی برداری، تکرار و رکود و ورشکستگی کشانده است؛ معضلاتی که بالاخره  یک روز به همت یک دولت دلسوز و خدمتگذار برای فرهنگ و هنر و سینمای این سرزمین باید به درستی شناسایی و حل شود.

 

 

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر

در گفت‌وگوی فراز با ناصر نوبری، آخرین سفیر ایران در شوروی بررسی شد:

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!