شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ 20 April 2024
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۸
کد خبر: ۴۷۶۳۷
بررسی انتقال فرزندان به محل خدمت والدین در گفتگو با دکتر قرایی مقدم

رانت یا «حق آب و گل» اعضا هیات علمی؟!

رانت یا «حق آب و گل» اعضا هیات علمی؟!
طبق بند ۲ دستورالعمل اجرایی مصوبه جلسه ۷۳۵ مورخ ۹۲/۴/۲۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص تسهیلات فرزندان اعضای هیات علمی به شماره ۶۹۳۱۲ مورخ ۹۲/۵/۱۴ پذیرفته‌شدگان آزمون سراسری می‌توانند از دانشگاه مبدا به یکی از دانشگاه‌های واقع در شهر محل خدمت و ترجیحا دانشگاه محل خدمت عضو هیات علمی و یا در صورت نبودن آن رشته در آن شهر به دانشگاه نزدیک‌ترین شهر به محل خدمت عضو هیات علمی با تعیین سازمان سنجش آموزش کشور در همان مقطع و گروه آزمایشی و دارا بودن حد نصاب مطابق با ضوابط، انتقال یا تغییر رشته بدهند.

 در تیرماه سال جاری هیات عمومی دیوان عدالت اداری پس از بررسی، موضوع را تبعیض ناروا در حق مشمولان و مغایر با بند ۹ اصل سوم و اصل ۱۹ قانون اساسی دانست و جواز انتقال و تغییر رشته فرزندان اعضای هیات علمی را خارج از حدود اختیار وضع کننده تشخیص و دستورالعمل مذکور را ابطال کرد.

اما در شهریورماه سال جاری، این «تبعیض ناروا» دوباره به‌صورت قانون به‌جای خود بازگشت و اعضای هیات علمی دانشگاه می‌توانند فرزندان پذیرفته شده در دانشگاه شهرهای دیگر را، به دانشگاه محل خدمت خود انتقال دهند! در این رابطه؛ اما و اگرها و چند و چون آن، «فراز» گفت‌وگویی داشته است با دکتر امان‌الله قرایی مقدم؛ جامعه‌شناس و استاد دانشگاه. با ما همراه باشید.

 

انتقال دانشجویی که تراز و رتبه پائینی داشته و به همین دلیل در دانشگاه یک شهر دیگر پذیرفته شده، به دانشگاه شهر محل خدمت والدینش که عضو هیات علمی دانشگاه شهرهای بزرگترهستند، مصداق رانت‌خواری در حوزه علم و دانش نیست؟

 باید توجه کنیم که این قانون، قبل از انقلاب هم وجود داشت؛ بدین معنی که اساتید دانشگاهی که عضو هیات علمی هستند، می‌توانستند و می‌توانند فرزند خود را که در دانشگاه شهر دیگری پذیرفته شده، به دانشگاه شهر محل خدمت خود انتقال دهند. البته این انتقال هم به این صورت نیست که این دانشجو، بتواند به دانشگاه تهران یا شریف و دانشگاه‌های معتبر دیگر منتقل شود؛ او بر اساس تراز و رتبه خود می‌تواند به دانشگاه‌های دیگری منتقل شود. این مسئله که شما از آن به‌عنوان «رانت» نام می‌برید، تنها در مورد اساتید اعمال نمی‌شود؛ ببینید از قبل از انقلاب، مسئله «آب و گل» والدین شاغل در برخی شرکت‌ها و سازمان‌ها و نهادها، مطرح بوده و هست، به‌عنوان مثال والدینی که در شرکت نفت یا در صدا وسیما یا وزارت امور خارجه، شاغل بوده‌اند و هستند، می‌توانند فرزندان خود را به استخدام این ادارت دربیاورند. این روش، حداقل در دانشگاه‌ها، نوعی دلگرمی دادن به اعضای هیات علمی و تشویق آن‌هاست؛ چون متاسفانه امروز کشور در شرایطی قرار دارد که اغلب اساتید دانشگاه به همراه خانواده خود در حال مهاجرت و خروج از کشور هستند و بسیاری از اساتید دانشگاه‌های ما، جذب دانشگاه‌های خارج شده‌اند.این امتیاز ممکن است در جذب و نگهداری برخی از اساتید موثر واقع شود. اگر قرار است این امتیاز از اعضای هیات علمی گرفته شود، باید از کارمندان وزارت امورخارجه و صدا و سیما و شرکت نفت، ارتش و سپاه هم برای اولویت‌ آنان در استخدام فرزندان‌شان گرفته شود؛ متاسفانه این قانون استفاده از حق «آب و گل» در اغلب سازمان‌ها و نهادهای کشور وجود دارد؛ چون می‌گویند والدین، 30 سال، 35 سال این‌جا خدمت کرده، پس استخدام و یا انتقال فرزند، اول حق اوست!    

 

شما اشاره کردید که فرزندان پذیرفته شده در دانشگاه اعضای هیات علمی برمبنای تراز و رتبه خود به یک دانشگاه منتقل می‌شوند و گفتید که دانشگاه‌های معتبر، جزو این دانشگاه‌ها نیستند، اما دیده شده که برخی از اساتیدی که منتصب به بدنه دولت هم بوده‌اند، فرزند خود را با تراز و رتبه پائین به دانشگاه شریف منتقل کرده‌اند، چون این دانشگاه رتبه جهانی خوبی دارد و از این طریق فرزند خود را به دانشگاه‌های خارج از کشور فرستاده‌اند، در حالی‌که این دانشجو، تنها امتیازی که داشته، رانت پدرش بوده است و بس. یا اخیرا برخی دانشجویان که دامپزشکی قبول شده بودند، با استفاده از همین رانت وارد رشته پزشکی شده‌اند. چنین سوءاستفاده‌هایی را چگونه توضیح می‌دهید؟

تا آن‌جایی که من اطلاع دارم برای ورود به دانشگاه شریف یا دانشگاه تهران و دانشگاه‌هایی در این حد و حتی تغییر رشته، فرد باید حداقل امتیازات و نمره حداقلیِ مورد قبول آن دانشگاه را داشته باشد و هیچ عضو هیات علمی از نظر قانونی نمی‌تواند فرزندش را که مثلا در دانشگاه زابل پذیرفته شده به دانشگاه شریف منتقل کند و یا حتی رشته‌اش را تغییر دهد، ضمن این‌که خود دانشگاه هم در مورد پذیرش چنین دانشجویانی بدون بررسی اقدام پذیرش نمی‌کند و باید مراحل خاصی طی شود. اگر چنین اتفاقی از سوی استاد دانشگاهی که وزیر و وکیل بوده، رخ داده، مسلما نوعی پارتی‌بازی و روابط مداری و سوءاستفاده از سمت و نفوذ بوده و این امر غیرقانونی است.

 

آیا در کشورهای دیگر هم چنین قانونی وجود دارد؛ بدین معنی که اعضای هیات علمی، یا شاغلین در برخی مشاغل، امتیازهای خاصی در مورد فرزندان‌شان دارند؟

بله در کشورهای دیگر هم چنین قانونی وجود دارد و تنها مختص ایران نیست. شما دانشگاه آکسفورد انگلستان را در نظر بگیرید-البته در این کشور، کنکور به آن معنایی که در کشور ما انجام می‌شود، وجود ندارد و فرد با بررسی سوابق تحصیلی وارد دانشگاه می‌شود- تنها افرادی می‌توانند وارد این دانشگاه شوند که والدین‌شان سمت‌هایی به‌خصوص سیاسی در بدنه دولت داشته باشند؛ چون اساسا دانشگاه آکسفورد، برای آینده این کشور، سیاستمدار تربیت می‌کند و طبعا ترجیح می‌دهد فرزند افرادی را بپذیرد که مورد اعتماد سیاست و حکومت هستند. یا همین دانشگاه امام صادق(ع) خودمان را در نظر بگیرید که هم افراد خاصی را پذیرش کرده و هم آن‌ها را در جهت اهداف حاکمیت تربیت می‌کند. چنین روشی در آموزش آکادمیک روسیه هم حاکم است.    

 

به هرحال، دانشجویی که رتبه و تراز پائینی آورده، مسلما از نظر پیشینه علمی، دانش و اطلاعات کمتری دارد؛ اما همین فرد، به‌واسطه حضور والدینش در هیات علمی، وارد یک دانشگاه بهتر می‌شود، به‌نظر شما حضور چنین فردی یکدستی کلاس را به هم نزده و برای اساتید مشکل ایجاد نمی‌کند؟

طبعا این عمل، روی سطح علمی کلاس تاثیر می‌گذارد، ضمن این‌که دانشجوی انتقالی، مسلما از پیشینه علمی ضعیف‌تری برخوردار است و اگر هم مدرک بگیرد، مدرکش ارزش چندانی ندارد. اما بله حضور انتقالی‌ها و افرادی که از سهمیه‌های مختلف استفاده کرده‌اند، در غیرجای خودشان، برای دانشجویان دیگر و اساتید مشکل ایجاد می‌کند؛ چون این نوع دانشجوها، به همان دلیل پائین بودن پیشینه علمی‌شان، گیرندگی کمتری نسبت به مطالب ارائه شده توسط استاد دارند و برای کل کلاس مشکل ایجاد می‌کنند و وقت دانشجویان دیگر و استاد را می‌گیرندو از کیفیت کلی آموزش کم می‌کنند. اما من به یک مورد دیگر هم باید اشاره کنم و آن این‌که «کنکور» به‌عنوان یک معیار برای پذیرش دانشجو، اصلا معیار استانداردی نیست و در کشورهای توسعه یافته دیگر از این روش استفاده نمی‌کنند؛ حتی قبل از انقلاب، کنکوری که انجام می‌شد، تستی نبود و ما باید تشریحی پاسخ می‌دادیم، در برخی رشته‌ها، برای کارشناسی هم امتحان شفاهی برگذار می‌شد؛ و این یعنی استفاده از روش انکشافی که در تعلیم وتربیت و آموز‌ش‌وپرورش اهمیت بسیار دارد؛ چون در امتحان تشریحی، سواد فرد، برداشت و میزان دانش او را می‌توان به‌صورت دقیق‌تری سنجید. در واقع مهم سوابق تحصیلی فرد است، نه توانایی‌اش در تست زدن، الان روش کنکور ما مدارس و موسسات کنکورصرفا متمرکزکرده است بر افزایش توانایی تست‎زنی و این روش مناسبی برای تعیین قابلیت‌های علمی داوطلب نیست. اما در نهایت باید بگویم که چنین سهمیه‌ها و نقل وانتقال‌هایی بی‌شک سطح و کیفیت آموزش در کلاس دانشگاه را حتما پائین می‌آورد.

 

راه حل رهایی از چنین وضعیتی چیست؟

انتظار نداشته باشید که این امتیازها و سمیه‌ها حذف شوند؛ در اغلب نهادها و سازمان‌ها و ادرات کشورمان و در کشورهای دیگر این سهم و امتیازدهی وجود دارد. اما به‌عنوان یک راه حل برای هم‌سطح کردن افرادی که با توان خودشان وارد دانشگاه می‌شوند، با افرادی که از سهم‌ و امتیازهای مختلف استفاده می‌کنند، پیشنهاد من این است که سیستم آموزشی ما از این روش ماشینی خارج شود، تا حداقل خروجی بهتری داشته باشیم. این کار چگونه انجام شود؟ آموزش در دانشگاه، باید از استاد محوری، خارج شده به سمت پژوهش‌محوری برود. الان برای دانشجو، آن‌چه استاد می‌گوید وحی منزل است و سوالات امتحان پایان ترم هم از جزوه‌ای که دانشجو از گفته‌های استاد تهیه کرده، طرح می‌شود، این کیفیت آموزش و تخصص را حتی برای دانشجویی که با اتکا به توان خودش وارد بهترین دانشگاه شده، پائین می‌آورد.استاد باید به اطلاعات و مطالعات جانبی در کلاس اهمیت بیشتری بدهد، دانشجو را وادار کند که به درس کلاس و جزوه بسنده نکند و برود بیشتر تحقیق و پژوهش کند و اگر امتحانی می‌گیرد، به اطلاعات و سواد جانبی دانشجو هم توجه کند و آن‌را بسنجند؛ یعنی استاد از روش حل مسئله و مکاشفه‌ای استفاده کند تا عیار دانشجو را به‌دست آورد؛ چون در روش حل مسئله و مکاشفه‌ای، فرد مجبور می‌شود به دنبال حل مسئله برود و نه حفظ کردن جزوه‌ای که در کلاس نوشته. در این‌صورت به‌طور ناخودآگاه و طبیعی، دانشجویی که مطالعات و تحقیقات جانبی بیشتری دارد، بالاتر می‌رود و جایگاه ویژه خودش را حفظ می‌کند، در واقع با این روش سقراطی، دانشجوی سهمیه‌ای و انتقالی، کم کم حذف می‌شود؛ چون سطح و توان علمی خود را نمی‌تواند به حد کلاس استادی برساند که از دانشجو انتظار حل مسئله و مطالعه چندین کتاب مختلف را دارد و پرسش‌هایش را هم برهمین اساس طرح می‌کند.             

 

 

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

ماجرای انفجار در اصفهان چیست؟| آمریکا: از گزارش‌هایی درباره‌ی حمله اسرائیل به داخل ایران مطلعیم| فعال شدن پدافند هوایی ایران در آسمان چند استان کشور

حمایت از کدام خانواده؟

چرا تروریست‌ها چابهار را هدف گرفتند؟ | ظرفیت بندر چابهار بیشتر از گوادر است | جنبش‌های تجزیه‌طلبانه بلوچی مخالف سرمایه‌گذاری چین در چابهار هستند

۹۵ درصد قصور پزشکی در بیمارستان بیستون؛ دلیل فلج مغزی بهار

بیانیه سیدمحمد خاتمی در ارتباط با حمله به ساختمان كنسولگرى ايران در سوریه

‏‎از حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار چه می‌دانیم؟| این گزارش تکمیل می‌شود

حالا چه باید کرد؟

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

تجاوز سربازان اسراییلی به زنان در بیمارستان الشفا

مقام معظم رهبری سال جدید را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نام‌گذاری کردند

بچه‌های ظریف کجا زندگی می‌کنند؟

همه چیز درباره خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال | پرسپولیس به تامین اجتماعی واگذار می‌شود؟

خاتمی: آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم

ظریف اسفند ۱۴۰۲؛ به زودی در فراز ببینید!

پیشنهاد سردبیر

دیاکو حسینی در گفت‌وگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد

چرا ایران عملیات نظامی را از پیش اطلاع داد؟

در گفت‌وگوی فراز با ناصر نوبری، آخرین سفیر ایران در شوروی بررسی شد:

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!