جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ 19 April 2024
چهارشنبه ۰۹ تير ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۹
کد خبر: ۴۴۲۴۸

قدرت‌گیری دوباره طالبان و سناریوی فدرالیسم

قدرت‌گیری دوباره طالبان و سناریوی فدرالیسم
با وجود اینکه برخی مقامات ایرانی از «طالبان خوب» سخن می‌گویند اما باید تاکید کرد که این موضوع برای ایران نتایج خوبی نخواهد داشت.
نویسنده :
فریدون مجلسی

پدیده ظهور مجدد و قدرت گرفتن طالبان در افغانستان دارای پیش‌زمینه‌ای است که از مدت‌ها پیش پایه‌گذاری شده است. یعنی از زمانی که دفتر این گروه در قطر ایجاد شد و آمریکایی‌ها با آن‌ها وارد مذاکره شدند و این گروه بنیادگرا را برای مشارکت در حکومت آینده افغانستان آماده کردند.

 

نباید از یاد ببریم که نطفه طالبانِ پشتون، با دلارهای سعودی و اساسا توسط سازمان اطلاعات ارتش پاکستان درنیمه دهه ۹۰ قرن گذشته میلادی کاشته شد و در مدت زمانی اندک توانست بر بیشتر خاک افغانستان سیطره پیدا کند. طالبان در سال ۲۰۰۱ با ترور احمد شاه مسعود ضربه سنگینی به جریان مقاومت فارسی زبانان افغانستان وارد کرد و باعث تضعیف آن شد اما حادثه یازده سپتامبر باعث شد که آمریکا، این گروه را هم‌تراز القاعده قلمداد و دشمن اصلی خود ارزیابی کند. این ارزیابی منجر به حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان برای نابودی گروه تروریستی القاعده گردید که لاجرم، سرنگونی حکومت طالبان را نیز که به این گروه پناه داده بود در پی داشت.

 

اقدام نظامی آمریکا در افغانستان و سپس عملیات نظامی بعدی این کشور علیه دولت صدام حسین در عراق، به سود جمهوری اسلامی تمام شد زیرا عملا دو دشمن اصلی ایران در شرق و غرب، بدون شلیک یک گلوله از سوی ایران و به هزینه آمریکا حذف شدند. شرایط به وجود آمده پس از سقوط حکومت‌های طالبان در افغانستان و صدام حسین عراق نیز فضای مناسبی برای گشترش و ژرف‌ شدن دامنه نفوذ ایران در این دو کشور فراهم کرد. همین موضوع نگرانی دولت آمریکا و همینطور عربستان را که مخالف جدی نفوذ فرهنگی جمهوری اسلامی در منطقه هستند برانگیخت. ریشه مساحمه در برابر بازسازی و قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان و حمایت‌های پیدا و پنهان از این گروه را باید در همین نکته جستجو کرد.

 

امروز هم اگر طالبان موفق شوند حکومت افغانستان را به دست بگیرند این کشور برای سال‌ها در بحران شدید و جنگ داخلی فرو خواهد رفت و این عاملی خواهد شد برای کوچ اجباری بخش بزرگی از جمعیت افغانستان و سرازیر شدن این جمعیت به سمت مرزهای شرقی ایران. اگر این اتفاق رخ بدهد ایران باید تلاش کند کمپ‌های اسکان آوارگان را نزدیک مرزهای خود و داخل خاک افغانستان ایجاد کند و مسئولیت نگهداری از این آوارگان را به سازمان‌های بین المللی واگذار کند.

 

از سوی دیگر، هرچند مذاکرات و پیمان آمریکا با طالبان در قطر در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ عامل اصلی خیز طالبان برای قبضه کردن قدرت در افغانستان به شمار می‌رود اما نباید از یاد برد که جو بایدن، رییس جمهوری کنونی آمریکا نیز با مواضع و سخنانی که در مبارزات انتخابی ۲۰۲۰ خود بیان کرد، عملا به این گروه برای اقدامات کنونی‌اش چرغ سبز نشان داد؛ بایدن پیش از پیروزی در انتخابات صحبت از ایجاد نوعی سیستم فدرالی در افغانستان کرده بود که بر اساس آن این کشور به طور کلی میان دو گروه قومی اصلی یعنی پشتون‌ها و فارسی زبانان تقسیم خواهد شد. از سوی دیگر تاریخ افغانستان گواه این نکته است که اقدامات سلطه جویانه «پشتو زبانان» که حدود یک سوم جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند همواره عامل نگرانی و مخاطره برای فارسی زبانان و همچنین شیعیان افغانستان بوده است. بنابر آنچه گفته شد، در صورت تحقق سناریوی فدرالیسم در افغانستان بخش پشتون زبان این کشور همواره تحت نفوذ پاکستان خواهد بود اما بخش فارسی زبان می‌تواند تحت حمایت ایران و تاجیکستان قرار بگیرد. البته نباید از یاد برد که بخش بزرگی از جمعیت فارسی‌زبان افغانستان را تاجیک‌های سنی مذهب تشکیل می‌دهند و در صورت ادامه سیاست حمایت از شیعیان توسط ایران در منطقه، احتمال از دست رفتن نفوذ جمهوری اسلامی در بخش فارسی زبان نیز وجود دارد.

 

اکنون طالبان با برخورداری از تجهیزات جدید و پیشرفته و با سرعت زیاد در حال پیش‌روی و توسعه نفوذ و قدرت خود در افغانستان هستند. این موضوع نشانگر از حمایت‌های مالی جدی رقبای منطقه‌ای ایران از این گروه است. مسیر حرکت و پیش‌روی‌های اخیر طالبان نشان می‌دهد که سیاست‌ آن‌ها نفوذ در مناطق شمالی و فارسی زبان افغانستان است که سنی مذهب نیز می‌باشند تا با تحریک انگیزه‌های مذهبی در این مناطق، در سیستم حکومتی آینده افغانستان سهم بیشتری از کیک فدرالیسم برای خود جدا کنند. این در حالی است که روش زندگی سنتی پشتونی عرصه را برای زندگی مدنی بخش متمدن‌تر جامعه افغانستان تنگ خواهد کرد. باید امیدوار باشیم که گروه‌های افغانی با مذاکراتی سازنده و تقسیم بندی جغرافیایی مورد توافق طرفین - در چهارچوب مرزهای فعلی کشور افغانستان- بتوانند به ثبات دائم برسند چرا که ثبات افغانستان همواره به نفع ایران بوده است. ثبات در افغانستان از یک سو بازاری مناسب برای کالاهای ایران فراهم می کند و از سو دیگر از هجوم موج تازه پناهندگان به سمت خاک ایران جلوگیری کند. در غیر این صورت، ادامه درگیری و جنگ در این کشور مشکل هجوم سیل مهاجران به سوی مرزهای ایران را در پی خواهد داشت و چنین وضعیتی می‌تواند شرایط مشابهی را که مهاجران سوری برای ترکیه ایجاد کردند برای ایران تکرار کند.

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

حمایت از کدام خانواده؟

چرا تروریست‌ها چابهار را هدف گرفتند؟ | ظرفیت بندر چابهار بیشتر از گوادر است | جنبش‌های تجزیه‌طلبانه بلوچی مخالف سرمایه‌گذاری چین در چابهار هستند

۹۵ درصد قصور پزشکی در بیمارستان بیستون؛ دلیل فلج مغزی بهار

بیانیه سیدمحمد خاتمی در ارتباط با حمله به ساختمان كنسولگرى ايران در سوریه

‏‎از حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار چه می‌دانیم؟| این گزارش تکمیل می‌شود

حالا چه باید کرد؟

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

تجاوز سربازان اسراییلی به زنان در بیمارستان الشفا

مقام معظم رهبری سال جدید را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نام‌گذاری کردند

بچه‌های ظریف کجا زندگی می‌کنند؟

همه چیز درباره خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال | پرسپولیس به تامین اجتماعی واگذار می‌شود؟

خاتمی: آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم

ظریف اسفند ۱۴۰۲؛ به زودی در فراز ببینید!

نقش اصلی روسیه در راه‌اندازی کانال زنگزور؛ ایران دور می‌خورد؟

پیشنهاد سردبیر

دیاکو حسینی در گفت‌وگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد

چرا ایران عملیات نظامی را از پیش اطلاع داد؟

در گفت‌وگوی فراز با ناصر نوبری، آخرین سفیر ایران در شوروی بررسی شد:

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!