کلبه سوئیسی، داستان پریان روسی و ثروتهای مشکوک: دلیل رمزآلود بودن پوتین در زندگی شخصیاش چیست؟
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در بحبوحه تهاجم مداوم به اوکراین، که لااقل صدها سرباز و غیرنظامی را به کشتن داد، عنوان «جنایتکار جنگی» و «جانیِ فاقد روح» را به خود اختصاص داد.
برخی در کشور او، به استدلالهایش استناد کرده و حمله او به کشوری دیگر را توجیه کردهاند؛ در عین حال که او را به عنوان رهبری تیزهوش و دارای قوای بصیرت تحسین میکنند.
اما کارشناسان سیاست خارجی میگویند که این خودکامه ۶۹ ساله روسی از هر برچسبی که بخواهی به او اطلاق کنی، پیچیدهتر است. و این را از زندگی شخصیاش که مدتهاست توانسته مانند رازی سربهمهر مخفی نگاهش دارد، میتوان فهمید.
در مورد پوتین، خارج از نقش سیاسیاش، اطلاعات بسیار اندکی، به طور علنی مورد تأیید قرار گرفته است.
و این همان چیزی است که کرملین تأیید کرده است: مأمور سابق کاگب در سال ۱۹۸۳، که با لیودمیلا شکربنوا ازدواج کرد. این زوج دو دختر داشتند: ماریا و یکاترینا، که با نامهای ماشا و کاتیا نیز شناخته میشوند.
اما در سالهای بعد تغییراتی در این داستان ایجاد شد. در سال ۲۰۰۸، یک رسانه روسی گزارش کرد که پوتین (که آن زمان ۵۶ سال داشته)، از شکربنوا طلاق گرفته و با یک ژیمناست ۲۴ ساله و برنده مدال طلای المپیک با نام آلینا کاباوا نامزد کرده است.
البته پوتین این داستان را تکذیب کرد و در ادامه گفت که همیشه از کسانی که در زندگی خصوصی دیگران سرک میکشند، نفرت داشته است.
به گزارش تایمز، روزنامهای که این ماجرا را گزارش کرده بود، در فاصله اندکی پس از انتشار این خبر تعطیل شد.
پنج سال بعد، یعنی در سال ۲۰۱۳، کرملین اعلام کرد که پوتین و لیودمیلا واقعاً طلاق گرفتهاند. و گمانهزنیها در مورد روابط او با کاباوا کماکان ادامه پیدا کرد.
[مدتها شایع شده بود که پوتین ۶۹ ساله از دوستدختر خود آلینا کاباوا، قهرمان سابق ژیمناست المپیک، که ۳۰ سال ازین مرد قدرتمند روسی جوانتر بوده، صاحب چهار فرزند شده است.
و حالا گزارشات حاکی از آن هستند که دلیل ناخوشاحوالیِ اخیر پوتین این بوده که آلینا کاباوا، معشوقه دیرینه ژیمناستاش دختری دیگر را حامله شده است.]
تا مدتها نقل بود که او به همراه فرزندانش و معشوقه مزبور، در کلبه بسیار امنی در سوئیس مخفی شده است. پوتین اما با خونسردیِ همیشگی که در ظاهرش بود، عکسالعملی نشان نداد.
همانطور که دکتر متیو اشمیت، کارشناس تحلیل استراتژیک در امور خارجی و دانشیار امنیت ملی و علوم سیاسی در دانشگاه نیو هیون گفته است: دلایل زیادی هست که چرا پوتین انقدر برای دور نگهداشتن زندگی شخصیاش از انظار عموم تلاش کرده است.
او میگوید: «در وهله اول، دلایل امنیتی دارد. ولادیمیر پوتین در واقع نگران امنیت دختران و همسر سابقش و نیز همسرش دوم خویش است. بنابراین این کار را به دلایلی کاملاً عملی انجام میدهد.»
آنطور که اشمیت گفته است پوتین لزوماً نگران آسیبهای فیزیکیِ محتمل به خانواده خود نیست؛ بلکه دلیل اصلیاش این است که نمیخواهد آنها را به هدف اطلاعاتی کشورهای دیگر تبدیل کند.
البته که این رازداری، جنبههای مالی نیز دارد.
اشمیت میگوید: «او میتواند از آنها برای مخفیکردن سرمایههای خویش استفاده کند.» او اشاره کرده که پوتین از جمله یکی از ثروتمندترین مردان کره زمین در نظر گرفته میشود... گرچه میزان خالص داراییهای او نیز مانند وضعیت خانوادگیاش در هالهای از ابهام و رازآلودگی است.
پوتین در مارس سال جاری (۲۰۲۲) رسماً اعلام کرده بود که حدوداً ۱۴۰ هزار دلار دستمزد میگیرد و آپارتمانی ساده به همراه سه وسیله نقلیه دارد. اما سیانان گزارش کرده که او میلیاردها دلار را «در پس طرحهای مالیِ پیچیدهای که از سوی معتمدانش طراحی شدهاند، پنهان کرده است.»
اشمیت توضیح میدهد که پوتین ثروت خود را با گرفتن بودجه حزبی، در زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سرمایهگذاری مجدد آنها، و نیز رشوهگیری از الیگارشهایی که عمدتاً بر اقتصاد روسیه نظارت دارند، انباشته است.
[البته که ولادیمیر پوتین، ضمن ابراز تأسف از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، فاش کرده است که آن زمان برای تکمیل درآمد خویش مجبور بوده به عنوان راننده تاکسی کار کند. مشکلات اقتصادیِ ناشی از فروپاشی، بسیاری از روسها را وادار نموده بود که به دنبال راههای جدیدی برای کسب درآمد باشند.]
در واقع باید گفت دلیل اصلی پنهانکاری پوتین در مورد زندگی شخصیاش، بیمیلی او نسبت به افشای تمام آنچیزیست که به او و اعقابش مربوط میشود. البته که جنبهای فرهنگی نیز در بحث حریم خصوصی وجود دارد.
«این برآمده از فرهنگ روسیه است و در طول تاریخ آن نیز قابل مشاهده است. [رهبران و سلطنتها] هماره کوشیدهاند از افراد درون دربار خود محافظت به عمل آورند.»
البته در افسانههای روسی نیز سنتی وجود دارد که در آن تزارها، در برابر افراد معمولی، نقش قدیس را ایفا میکنند. و بنابراین پنهانکردن برخی امورات مرتبط با آنها را باید بخشی از سنت فرهنگی این کشور قلمداد کرد.
تداوم سنتهای فرهنگی روسیه و چه بسا گسترش آن جهانبینی به ملل دیگر، بخشی از برنامههای بلندمدت پوتین بوده و هست...
... که البته به دیگرسخن، این امر بازتاب ارزیابیِ افرادی دیگر در غرب است؛ و اینها همان گروهی هستند که در برنامههای پوتین میتوانند تلاش او را برای احیای تسلط روسیه در اروپا و آسیا ببینند.
اشمیت میگوید که پوتین میخواهد یک امپراتوری اوراسیا بسازد؛ امپراتوریای که ضدغرب، و ضد چیزهایی چون مطبوعات آزاد و حقوق همجنسگرایان باشد.
پوتین اعتقاد دارد که این فضای فرهنگی و فلسفی، [که در رأساش، مسکو است و اوکراین نیز از اجزای اصلی آن است]، باید وجود داشته و واجد روح باشد... آن هم برای واردساختن فشار بر غرب.
اشمیت میگوید: این نسخهی پوتین از سرنوشت محتوم است و او حاضر است برای به دست آوردن این سرنوشت، چیزهای زیادی را قربانی کند.
اما همو معتقد است که پوتین در مسیر تحقق این سرنوشت نخواهد توانست زندگی شخصی خویش را تا ابد پنهان نگه دارد.
«مقامات اطلاعاتی و مطبوعات ایالاتمتحده حتی جای دقیق ویلای پوتین در سوئیس را نیز میدانند. اما باور عمومی این است که او بخش عمدهای از داراییهای خویش را پنهان نگه داشته است.»
پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی
بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده
دیاکو حسینی در گفتوگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد
اینفوگرافیک
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران