جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ 29 March 2024
پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۸
کد خبر: ۵۱۴۱۹
دکتر محمود جامساز در گفتگو با فراز:

با این سیاست‌ها مردم از چاله به چاه می‌افتند

با این سیاست‌ها مردم از چاله به چاه می‌افتند
ارزش یارانه پس از مدتی در کوره تورم ذوب می‌شود. اگر این یارانه تاثیری داشت که اینقدر فقر عمیق تر نمی‌شد، اگر تاثیر داشت که مطالبات مردم این قدر بیش‌تر نمی‌شد. اگر تاثیر داشت که اینقدر اقتصاد بی ثبات نمی‌شد.

سید ابراهیم رئیسی روز دوشنبه در یک برنامه تلویزیونی از پرداخت یارانه های ۴۰۰صد هزار تومانی به سه دهک اول و ۳۰۰ صد هزار تومان به دهک های دیگر جامعه خبر داد. او افزود: سازمان برنامه و بودجه این موضوع را کارشناسی کرده و پیشنهادی که داده این است که به ۳ دهک اول، نفری ۴۰۰ هزار تومان یعنی یک خانواده ۵ نفره، ۲ میلیون تومان در ماه و به دهک‌های چهارم به بعد هم ۳۰۰ هزار تومان به ازای هر نفر پرداخت خواهد شد. فراز در همین پیوند با دکتر محمود جامساز کارشناس مسایل اقتصادی و استاد دانشگاه به گفتگو نشسته است.

 

به نظر شما یارانه ای ۴۰۰ هزار تومانی که آقای رییسی وعده داده‌اند چقدر بر معیشت مردم تاثیر گذار است؟

بر اساس علم و تجربه مشخص شده که سیاست های یارانه‌ای سیاست های درستی نیستند، این سیاست‌ها به منظور جبران کاهش قدرت خرید مردم اتخاذ می‌شود اما دیری نمی‌گذرد که یارانه های پرداختی در جریان رشد تورم مزمن دو رقمی  قدرت خرید اولیه را از دست خواهد داد. رشد مستمر نقدینگی  ناشی از جریان نقدینگی در کشور است. رشد نقدینگی در پایان اسفند ۱۴۰۰ با افزایش حدود ۳۵ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ از مرز ۴۷۵۰ تریلیون تومان هم فراتر رفت. دولت‌ها همواره کنترل حجم نقدینگی و تورم را به بهای فقیرتر شدن مردم فدای برنامه‌های کوتاه مدت با هدف رضایت بخشی‌های مردم می‌کنند که ناپایدار است از جمله این سیاست‌ها پرداخت یارانه است که پس از مدتی ارزش آن در کوره تورم ذوب می‌شود.  پرداخت یارانه اگر چه در کوتاه مدت اسباب گشایشی برای مردم می‌شود اما گرانی رو بافزایش بزودی احساس مسرت ناشی از دریافت یارانه را زائل می‌‌سازد و زخم کهنه مطالبات انباشته آنان سرباز می‌کند.

 

شاید حذف ارز ترجیحی از منظر دولت توجیه‌پذیر باشد اما مشخص نیست جه مقدار ارز قرار است به واردات کالاهای اساسی اختصاص یابد. بنظر می‌رسد حدود ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار مورد نیاز است که این مبلغ بیش از دو برابر منابع حاصل از فروش نفت و گاز با دور زدن تحریم‌هاست. لذا اعطای مجوز  واردات بدون انتقال ارز به رانتخواران ثروت اندوزی  که در خارج از کشور ذخائر معتنابهی اندوخته‌اند دور از انتظار  نیست. در جنین شرایطی کنترل قیمت ها در برابر اقتدار دلالان  تحریم توسط دولت تردید آمیز خواهد بود. از این منظر تورم وارداتی هم بر شدت تورم خواهد افزود و ارزش یارانه ها را در ملازمت رشد نقدینگی فرو خواهد کاست و مسرت ناشی از دریافت یارانه‌ها را به کام مردم تلخ خواهد کرد و بر مطالبات بی‌پاسخ مانده اقشار مختلف جامعه بویژه حقوق و دستمزد بگیران و صاحبان درآمد‌های ثابت خواهد افزود. لذا اصولا این سیاست‌ها، سیاست‌هایی نیست که اقتصاد را سامان بخشد زیرا جریان نقدینگی و تورم آنها را بی‌اثر می‌کند.

 

یعنی راهی وجود ندارد که بتوان تورم را مهار کرد؟

اقتصاد ما سال‌ها است در چنبره بی ثباتی ناشی از سیاست های  معیوب اقتصادی  دولت و همینطور تحریم‌های  شدید اقتصادی قرار گرفته آمده است. باید مساله تورم که دولت تلاش دارد با افزایش قدرت خرید مردم از طریق پرداخت یارانه حل کند مورد تجدید نظر قرار گیرد. مبارزه با معلول بجای علت راه گشا نیست، جریان نقدینگی و تورم مزمن باید ریشه‌ای حل شود یعنی لازم است تورم از طریق تغییر مجموعه بی‌نظم اقتصاد دولتی  به یک اقتصاد آزاد و رقابتی  با محوریت بخش خصوصی واقعی و قرار گرفتن در زنجیره اقتصاد جهانی خنثی شود. تورم در کشورهای با اقتصادهای پیشرفته در حد ۲تا ۳ درصد بیانگر پویائی اقتصاد آنهاست و هماهنگ با رشد دستمزدها است لذا دلیلی بر کاهش قدرت خرید مردم وجود ندارد که که با پرداخت یارانه به جبران آن اقدام شود. اما اگر قرار باشد که اقتصاد دولتی/سیاسی به شیوه کنونی مدیریت شود و همچنان بر  مصارف مسرفانه  دولت اضافه گردد و نهاد‌های با ماهیت غیردولتی در بودجه دارای ردیف باشند و مستمرا” هر سال بر سهم آنان  از بودجه اضافه شود و در طرف منابع بودجه، «بیش‌برآورد» درآمدهای موهوم در جهت تراز بودجه صورت گیرد، بروز و ظهور کسری های سالیانه اجتناب ناپذیر است که تأمین آن منجر به شدت گرفتن جریان نقدینگی و تورم خواهد شد و کنترل آن پس از وقوع، در غیاب سرمایه گذاری‌های مولد مؤثر و افزایش تولید ناخالص داخلی نوشداروی پس از مرگ سهراب است. تورم ارزش پول ملی را کاهش و بهای ارزهای معتبر خارجی را افزایش داده و قدرت خرید مردم را به شدت تنزل می‌دهد و آثار تسکینی و موقتی پرداخت یارانه جبران قدرت خرید مردم را در مدت کوتاهی زائل می‌سازد.

 

به نظر شما سیاست کوپن نسبت به سیاست یارانه بهتر نیست؟

بحث این نیست که سیاست کوپن بهتر است یا یارانه. این هر دو در حقیقت از یک مفهوم برخوردارند. همانطور که عرض کردم ریشه کاهش قدرت خرید مردم در تورم مزمن دو  رقمی نهفته است. که در بطن اقتصاد دولتی بازتولید می‌شود. اعمال سیاست‌های یارانه‌ای کارساز نیست و مردم را بیشتر در کام فقر فرو می‌برد. زیرا آنچه در شکل یارانه دریافت کرده‌اند تورم از آنها باز می ستاند.تورم مالیات پنهانی است که دولت‌ها از آن سود می‌برند.

 

اثرات یارانه ۴۰۰ صد هزار تومانی در زندگی مردم چقدر است؟

ببیینید در زمان آقای احمدی نژاد یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان که در عین بی‌عدالتی در حقیقت به تمام افراد فقیر و غنی اختصاص یافت اینک واجد چه ارزشی است؟ یارانه  ۴۵هزار و ۵۰۰تومانی که پرداخت آن در آذر ماه ۸۹ آغاز شد در آن زمان معادل ۴۲/۷ دلار بود اما اینک به معادل ۱/۶ دلار رسیده. پس از هم‌تکنون معلوم است که یارانه ۴۰۰ هزار تومانی که در حال حاضر معادل ۱۴ دلار  است  به چه سرنوشتی دچار خواهد شد. این سیاست‌ها که نتیجه عملکرد یک مجموعه بی نظم اقتصاد دولتی است محکوم به شکست است.

اصولا من متعقد نیستم که سیاست‌هایی اتخاذ شود که همواره با آزمون و خطا همراه بوده. دولت باید با تغییر نگرش خردورزانه نسبت بدور شدن از اقتصاد دولتی اقدام کند و با ایجاد فضای باز اقتصادی بازار محور و رقابتی و قرار گرفتن در رنجیره اقتصاد جهانی به باز سازی اقتصاد کشور به پردازد و از استمرار سیاست های کنونی به پرهیز در غیر اینصورت بر بی ثباتی اقتصاد افزوده شده و فقر گسترده تر می‌شود.

 

ریشه نقدینگی فزاینده کنونی که به گفته شما دلیل اصلی تورم است کجاست؟

نقدینگی به منظور تأمین مصارف دولت ایجاد می‌شود، زیرا همواره بودجه با کسری‌های زیادی روبرو بوده است. بانک مرکزی مستقل از دولت نیست و به هر حال وقتی که دولت در تنگنای مالی قرار می گیرد قطعاٌ از بانک مرکزی استقراض می کند خوب پایه پولی بالا می‌رود و در نبود یک مدیریت صحیح و توانا این نقدینگی در امور غیر مولد بچرخش در می‌آید و بر تورم می‌افزاید. بطوریکه در گزارش‌های رسمی آمده در دهه ۹۰ متأسفانه متوسط رشد اقتصادی بخش مولد، صفر  و متوسط رشد سرمایه‌گذاری ثابت، منفی و بهره‌وری‌ بسیار پایین بوده است، خوب با این ترتیب اقتصاد را نمی توان سامان داد.

 

برخی معتقدند دولتمردان به دنبال این هستند که با پرداخت یارانه نقدی، دست‌کم صدای اعتراض جامعه را خاموش کنند تا شاید بتوانند در آینده به راهکاری برسند...

اگر پرداخت یارانه کارساز بود یارانه های که تا کنون پرداخت شده بود می‌توانست گره از فقر  و مشکلات معیشتی مردم باز کند و روز بروز شاهد رشد تورم نبودیم. نرخ تورمی که دولت اعلام کرده  واقعا با آنچه که در جامعه می گذرد همخوانی ندارد. تورم در مسکن در فروردین ماه امسال رشد ۱۰۰ درصدی داشته، اجاره‌ها فراتر از قدرت پرداخت اجاره نشینان به شدت رشد کرده. گرانی در اقتصاد خرد بی داد می کند، سبد معیشت مردم  کوچک تر شده.  این ها همه معلول سیاست های ناکارآمد اقتصاد دولتی است.

 

آمار ها نشان می دهد که ۱۰ میلیون خانوار ایرانی زیر خط فقر هستند، حالا این یارانه های ۴۰۰ یا ۳۰۰ صد هزار تومانی چقدر بر زندگی این افراد تاثیر دارد؟

اگر این یارانه تاثیری داشت که اینقدر فقر عمیق تر نمی‌شد، اگر تاثیر داشت که مطالبات مردم این قدر بیش‌تر نمی‌شد. اگر تاثیر داشت که اینقدر اقتصاد بی ثبات نمی‌شد. قطعاٌ تاثیر نداشته است. اگر تاثیر هم داشته یک تاثیر بسیار موقتی بوده و این تورم، یارانه‌ها را از مردم همانطور که عرض کردم باز پس می‌گیرد تورم یک مالیات پنهان است که دولت‌ها می گیرند و این واقعا” مردم را در منگنه قرار داده. چاره این نابسامانی ها در افزایش یارانه نیست. چون این یک مارپیچ تورمی را ایجاد می کند. همانطور که اشاره کردم چاره اساسی خشکاندن ریشه تورم در  اقتصاد است که در حاکمیت اقتصاد دولتی امکان پذیر نیست. آیا اقتصاد دولتی قادر است که تورم را ازبین ببرد؟ مسلماٌ خیر. برای اینکه ساختار بی نظم اقتصاد دولتی اصولاٌ اصلاح پذیر نیست، تورم زا است. فسادآور است و در بستر فساد و تورم شما هیچ اصلاح اقتصادی را نمی‌توانید تصور کنید که به نتیجه برسد و  مردم را از فقر، فلاکت و بدبختی نجات دهد. با این سیاست ها مردم از چاله در  آمده و در چاه می‌افتند.

 

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر

در گفت‌وگوی فراز با ناصر نوبری، آخرین سفیر ایران در شوروی بررسی شد:

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

زندگی

هفت‌خوان خرید گوشی‌های اپل در ایران

به دار و دسته آیفون‌دارها خوش آمدید!