«خط اصلی ممیزی ما برای VODها و فضای مجازی فراگیر، رویه شبکههای سراسری سیماست. آنچه عموماً در شبکهها دیده میشود، میتواند به فضای مجازی تعمیم پیدا کند. پس خطوط قرمز به ویژه خطوط اخلاقی و دینی و فرهنگی در فضای مجازی از خطوط قرمز در شبکههای صداوسیما بازتر نیست»؛ این را سعید مقیسه، رئیس ساترا میگوید! ساترا، همان «سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر» و از سازمانهای زیرمجموعه صداوسیمای ایران است.
با رونق گرفتن شبکه نمایش خانگی و افزایش تولیدات این رسانه بحث نظارت بر محتوای پلتفرمهای اینترنتی مطرح و برخی افراد تولید محتوای سخیف آثار پخش شده از این رسانه نقطه ضعف آن تلقی کرده و بر آن تأکید داشتند. در این بین صداوسیما از موقعیت به دست آمده استفاده کرده و تلاش کرد رقیب جدی خود را از دامان وزارت ارشاد خارج و تحت نظارت خود قرار دهد. درنهایت هم باوجود اعتراض گسترده سینماگران؛ نظارت بر محتوای شبکه نمایش خانگی به ساترا (یکی از نهادهای وابسته به صداوسیما) سپرده شد. با این تغییر بزرگ قطعاً میشد انتظار داشت که تغییراتی چشمگیر در کم و کیف تولیدات پلتفرمها شاهد باشیم.
آزار به روش ساترا
پس از حذف سریال «هجوم» با بازی گلشیفته فراهانی از پلتفرم های ارائه فیلم، اعمال ممیزی و محدودیت بر آثار شبکه نمایش خانگی چون «زخم کاری»، «می خواهم زنده بمانم» و «میدان سرخ»، «خاتون»، «جیران»، «شهرک کلیله و دمنه» و ...، ممنوع الکاری چهرههای محبوب و اعمال سانسورهای عجیب بر برنامههای گفت وگو محوری چون «همرفیق»، «کافه آپارات» و ... اعتبار «ساترا» میان اهالی فیلم و سریال و برنامهسازان دقیقا مثل اعتبار صدا و سیما شده است! در واقع زیر چتر صدا و سیما رفتن برای مجوز (که ساترا ویترین آن است)، چیزی است که بسیاری از اهالی سینما و رسانه هنوز با آن کنار نیامدهاند. اما اعمال تمام این محدودیتها نیز ظاهرا آزار ساترا نسبت به فرهنگ و هنر این مرز و بوم را ارضا نکرده است!
امروز و پس از گذشت بیش از دو سال که نظارت بر محتوای شبکه نمایش خانگی برعهده صداوسیما است، همچنان حواشی بسیاری متوجه این رسانه است و اکثر سینماگران، اهالی رسانه و کارشناسان به عملکرد ساترا انتقاداتی جدی دارند. اما با وجود این نارضایتیها نه تنها ساترا به فعالیت خود در جایگاه متولی شبکه نمایش خانگی ادامه میدهد، بلکه در سال جاری به شکل عجیبی بودجه ۱۱۶ هزار میلیارد ریالی به این نهاد نظارتی تعلق گرفته و این نگرانی را به وجود آورده که ساترا علاوه بر نظارت قرار است در حوزههای دیگر نیز فعالیت داشته باشد. با توجه به حواشی بسیاری که این سالها متوجه شبکه نمایش خانگی بوده و رقابت آن با تلویزیون، به نظر میرسد که صداوسیما در پوشش ساترا علاقهای به رشد و پویایی این رسانه در فضایی در محدوده تصمیمگیریهای خود ندارد، شاید از همین رو برای رفع مشکلات مطرح شده هیچ اقدام جدی صورت نگرفته است، بسیاری بر این عقیده بودند که صداوسیما با مطرح کردن شائبه لغو مجوز فیلیمو و نماوا درصدد حذف رقیبان جدی خود بود اما نتوانست از پتانسیل بالای درآمدزایی این پلتفرمها بگذرد بنابراین تلاش کرد آنها را در اختیار بگیرد و با اعمال محدودیت و عاصی کردن تولیدکنندگان و همچنین مردم، تمام حق انتخابها جز تلویزیون را حذف یا حاشیه نشین کند!
مدیریت، سلاح نابودی سینما و شبکه نمایش خانگی!
نکته مهم اینجاست که شبکه نمایش خانگی نمیتواند اشباع شدنی باشد زیرا نه وابسته به تعداد سالنهای نمایش است و حتی به تعداد VOD. به عبارتی اولویت دیده شدن و کسب درآمد با کیفیت است. از طرف دیگر در حالی که فضای کسب و کار هنرمندان و عوامل تولید نیازمند افزایش تولید محصولات تصویری است و فضای محدود و باندی رسانه ملی مجال کار به بقیه را نمیدهد اساسا هر عملی برای توقف تولید اهدافی سوء را در پشت پرده میپروراند! در نتیجه در این آشفته بازار مدیریتی، آنچه از دست خواهد رفت، رسانهای است که میتوانست تا پنج سال آینده صنعتی را در بازار جهانی مطرح کند که از بخش عظیمی از صنایع پر ضرر کشور جلوتر باشد اما دریغ!
ضرر به شبکه نمایش خانگی به بیان ساده!
فیلیمو در حال حاضر برای حق اشتراک یک ماهه خود مبلغ ۱۲۵ هزار تومان دریافت میکند و با توجه به میانگین ۳ و نیم میلیون نفری که از سال گذشته اشتراک این پلتفرم را دارند، حتی اگر بر فرض مثال نیم میلیون نفر را نیم بها یا اشتراک های رایگان محاسبه کنیم، بدون در نظر گرفتن کارمزد، فیلیمو در ماه حدود ۳۸۰ میلیارد تومان درآمد ناخالص خواهد داشت که ضرب آن در ۱۲ ماه سال عدد بسیار بزرگتری را به ما میدهد. عددی که هم محرک پلتفرمهای دیگر است، هم امید دوباره به تولیدکنندهها میدهد و هم حوزه سریالسازی و سینما را دوباره رونق میدهد. اما انگار نگارش این آمار و تاکید بر اهمیت تمرکز بر شبکه نمایش خانگی در روزهایی که نفس اهالی هنر هفتم به شمارش افتاده، مصداق بارز آب در هاون کوبیدن است چراکه هنر هم در نهایت تسلیم بازیهای سیاسی گردانندگان خود خواهد شد و هزینهای هم که میدهد، تنها قربانی کردن تولیدکننده است...!
دیاکو حسینی در گفتوگو با فراز پاسخ موشکی و پهپادی به اسراییل را بررسی کرد
در گفتوگوی فراز با ناصر نوبری، آخرین سفیر ایران در شوروی بررسی شد:
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران